بررسی دلایل دفاع سهروردی از مُثُل افلاطون و نسبت آن با نظام انوار اشراقی wordچکیده: رسالهی حاضر تحت عنوان بررسی دلایل دفاع سهروردی از مُثُل افلاطون و نسبت آن با نظام انوار اشراقی صورت گرفته است. هدف اصلی این رساله، بررسی نظریهی عالم مُثُل از دیدگاه افلاطون و سهروردی و همچنین بیان دیدگاه دیگر فیلسوفان و ارائهی ادلهی آنها در انکار و قبول این نظریه است. مُثُل که به معنای ایده، تصور و صور کلی است، توجه انسان را از امور محسوس و دنیوی به حقایق آسمانی و ماوراء طبیعی معطوف میکند. مُثُل افلاطون، در میان متفکران غرب و اسلام از جایگاه خاص و ویژهای برخوردار است. استفادهی افلاطون از مُثُل منحصر در بحث معرفتشناسی نیست بلکه بحث از هستیشناسی را نیز مطرح کرده است. شیخاشراق یکی از فلاسفهی اسلامی است که توجه اساسی به مبحث مُثُل نموده است. یکی دیگر از فیلسوفانی که به مبحث مُثُل پرداخته، صدرالمتألهین است. ولی ابنسینا به شدت با آن مخالفت کرده است و براهینی فلسفی در رد آن آورده است. نظریهی نظام نوری با تمام جنبهها و گستردگیاش، از نوآوریهای فلسفی سهروردی است و پیش از وی، هیچ یک از فلاسفهی مشائی، چنین مسئلهای را مطرح نکرده است. نظام هستیشناسی سهروردی نظام نوری میباشد یعنی او هستی را نور و نور را هستی میداند. در دایرهی نظام او هر چه هست یا نور است و یا سایهی نور. سهروردی در تبیین «نظریه نور» خود از سخنان زردشت الهام گرفته است، آنجا که نخستین آفریدهی اهورامزدا را «بهمن» معرفی میکند. مسئلهی دیگری که در این رساله به آن پرداخته شده بحث از عالم مثال و تفاوت آن با عالم مُثُل افلاطونی است. عالم مثال که آن را برزخ نیز مینامند مرتبهای از هستی است که از ماده مجرد میباشد ولی از آثار آن برکنار نمیباشد. یک موجود برزخی یا مثالی موجودی است که در عین اینکه از کم، کیف، وضع و سایر اعراض برخوردار است از ماده مجرد میباشد. کلید واژهها: سهروردی، مُثُل، نور، افلاطون، عالم مثال فهرست مطالب صفحه کلیات................1 بیان مسئله: ..............2 هدف اصلی: .............4 سؤال اصلی: ................4 سؤالات فرعی: ..................4 فرضیهها: .................... |