فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات: 21
قابلیت ویرایش: دارد
منابع: دارد
-----------------------------------
مقدمه
حکومتها
و دولتها، از قرنها پیش با مشکل سوء استفاده کارکنان و کارگزاران دولتی
روبهرو بودهاند و در متون باستانی نیز اشارات متعددی به این پدیده شده
است که نشان میدهد، حکومتها همیشه نگران سوء استفاده شخصی صاحب منصبان و
کارگزاران دولتی از موقعیت و امتیاز شغلی خود بودهاند. مسئولیتها و
اختیاراتی که طبق قانون به همه کارمندان دولت تفویض میشود، زمینه مساعدی
را برای سوء استفاده تعدادی فراهم میکند. هزینههای اضافی متعددی که
جرایمی نظیر اختلاس، ارتشا و جعل که جرایم جدیدی نیستند به جامعه و دولت
تحمیل میکنند، باعث شده که کارشناسان علوم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در
دهههای اخیر به پدیده تخلفات اداری و ابداع روشهای موثر و کم هزینه برای
مقابله با آن توجه نشان دهند.
تخلفات اداری، اگر چه
ممکن است در مقایسه با جرایم دیگر، نظیر قتل و سرقت، رعب انگیز نباشند، اما
به لحاظ تاثیرگذار بودن در تخریب اجتماع و انحراف عمومی جامعه بیش از
خطاهای دیگر باید مورد ملاحظه و توجه قرار بگیرند. به تعبیر دیگر، بارزترین
نشانه انحراف دولت (به معنای عام) و جامعه از قانون، زیادتر از حد طبیعی
بودن تخلفات اداری است.اگر در خانواده دولت میزان فساد زیاد شود، جامعه با
یک فاجعه واقعی روبه رو است، زیرا براساس قاعده، کارکنان دولت شاخص ترین
افراد جامعه اند و بروز تخلف و انحراف در چنین قشری مشکلی نیست که بتوان به
سادگی از کنار آن گذشت. در گذشته فرض بر این بود که کارمند دولت بیش از
کارمند بخش خصوصی به مصالح اجتماعی پایبند است، اما تجربه سالهای اخیر
نشان میدهد که فساد در بخش دولتی، گسترش بیشتری دارد، به همین دلیل در
سالهای جاری، و بویژه در کشورهای جهان سوم، خصوصی سازی رونق بیشتری گرفته
است در این مقاله سعی شده ابتدا با معرفی تخلفات ومفاسد اداری وعلل وعوامل
بروز وچگونگی برخورد قانون با آن به یک نتیجه منطقی در جهت مبارزه با این
معضل که گریبانگیر جامعه ماست باشیم .
بخش اول: تعاریف
فصل اول:
مفاهیم تخلفات اداری
1-الف
))مفهوم تخلف اداری: به طور کلی هر نوع انحراف از شیوه های صحیح و قانونی
انجام وظایف و استفاده نا مشروع از موقعیت شغلی را تخلف اداری گویند. (1)
2-ب))
مفهوم خطای اداری: خطای اداری عملی است که ممکن است مستخدم به آن علت مسول
واقع شود واز جهت انضباطی در دادگاه اداری تعقیب و محاکمه شود .(2)
فصل دوم: