کار تحقیقی بررسی ماهیت حقوقی عدم النفع در حقوق ایران
مقدمه
عدمالنفع به عنوان یکی از اقسام خسارات
که گاه نتیجه پیمانشکنی متعهد و گاه نتیجه فعل یا ترک فعل زیانآور شخص
است، واجد آثار فراوانی در سرنوشت اقتصادی فرد است اما در عین حال، در
خسارت بودن و قابلیت مطالبه آن اختلاف نظرهای فراوانی به چشم میخورد. ریشه
این امر را باید در فقه جستجو کرد.
اگر چـه مقنن در پارهای از قوانین به عدم
النفع اشاره کرده، به دلیل وجود دیدگاههای متقابل در فقه، این موضوع در
حقوق موضوعه نیز انعکاس یافته است. بر این اساس در مقام عمل ناگزیر از
بررسی زوایای مختلف امر و پاسخگویی به سوالات مطرح در خصوص موضوع هستیم که
از جمله این مسائل تبیین تعریف عدمالنفع، تفکیک آن از تفویت منفعت، اقسام
عدمالنفع و وضعیت قوانین مدوّن است. در این تحقیق سعی شده است موارد فوق،
با توجه به منابع فقهی و دیدگاه حقوقدانان، مورد تجزیه و تحلیل قرار
گیرند.
براساس تبصرهی 2 مادهی 515 قانون آیین
دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب (در امور مدنی) مصوب 1379، خسارت ناشی از
عدمالنفع قابل مطالبه نیست. قانونگذار برای اصطلاح « عدمالنفع» که
بهتازگی در قانون آیین دادرسی مدنی ایران وارد شده، تعریفی نیاورده است و
همین موضوع سبب شده است که بین حقوقدانان و قضات اختلاف نظر شدیدی بروز
نماید و در زمینهی مصادیق عدمالنفع اختلافنظر وجود داشته باشد و بدین
سبب این مسأله در عمل منجر به صدور آرای متناقض شده است. اصطلاح عدمالنفع
در حقوق اسلام و فقه امامیه به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته و نظرات
مختلفی نیز ابراز شده است. در این مقاله ابتدا سعی نمودهایم نظرات فقهی و
حقوقی را با هم مقایسه کرده و بعد راه حلّی که با عرف جامعه و منطق حقوقی و
سیرهی عقلا هماهنگی داشته باشد، به دست دهیم به این امید که شبهات نظری و
مشکلات عملی موضوع عدمالنفع مرتفع گردد و عاملی باشد تا مراجع ذیصلاح،
در این زمینه اقدام لازم معمول دارند
بیان مسئله