بررسی اقتصادی و تعیین اولویتهای سرمایه گذاری صنعتی در استان کرمانشاهWORD
بررسی اقتصادی و تعیین اولویتهای سرمایه گذاری صنعتی در استان کرمانشاهWORDچکیده: با توجه به اهمیت بخش صنعت در برنامه های توسعه اقتصادی، در این تحقیق سعی شده در چارچوب مفاهیم و تکنیک های اقتصاد منطقه ای، تحلیلی علمی و کارشناسی از ساختار صنعت استان کرمانشاه ارائه گردد و ضمن شناسایی صنایع برخوردار، اولویت های سرمایه گذاری صنعتی استان تعیین گردند تا با استقرار آن دسته از صنایعی که از اولویت و مزیت بالاتری نسبت به سایر صنایع استان برخوردار هستند، بستر مناسبی برای توسعه صنعتی استان فراهم شود. روش تحقیق، اسنادی و جامعه آماری، کلیه کارگاه های صنعتی با ده نفر کارکن و بیشتر موجود در استان کرمانشاه طبق کدهای I.S.I.C. دو رقمی در سال 1383 می باشد. ابزار تجزیه و تحلیل، تلفیقی از تاکسونومی عددی و تحلیل عاملی است. نتایج نشان می دهد که صنایع کانی غیرفلزی، تولید مواد و محصولات شیمیایی، تولید ماشین آلات مولد و انتقال برق و دستگاه های برقی و تولید منسوجات از بیشترین میزان سودآوری، صنایع مواد غذایی و آشامیدنی، تولید منسوجات، تولید سایر محصولات کانی غیرفلزی و تولید ماشین آلات مولد و انتقال برق و دستگاه های برقی از بالاترین توان اشتغال زایی و صنایع کانی غیر فلزی، تولید منسوجات، صنایع مواد غذایی و آشامیدنی، تولید مواد و محصولات شیمیایی و تولید ماشین آلات مولد و انتقال برق و دستگاه های برقی از بالاترین میزان اولویت سرمایه گذاری صنعتی در استان برخوردار می باشند. فصـل اول کلیات تحقیق 1-1 مقدمه نابرابری های منطقه ای و عدم تعادل بین مناطق به دلیل داشتن تبعات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی موضوع مهمی در بیشتر کشورهای در حال توسعه است. بدون شک برای یک کشور درحال توسعه، توسعه اقتصادی خوب، همان توسعه متوازن مناطق خواهد بود. منابع در همه جا محدود و تمام شدنی هستند، بنابراین هدف ما باید حفظ آنها بوده و تا حد امکان کاری کنیم که از منابع موجود در زمانی طولانی تر به نفع نسل های آینده، استفاده شود. در واقع، نیل به پیشرفت و توسعه فراگیر در آینده مستلزم شناخت مناطق مختلف در مجموعه اقتصاد کشور است. کشور ما نیز، به دلیل داشتن شرایط غیر همگن و امکانات طبیعی متنوع، از این قاعده مستثنی نیست. در نتیجه، موفقیت در این امر مستلزم توجه به معیارهای توسعه بر اساس توانمندی های موجود هر استان در تدوین برنامه های توسعه ملی و منطقه ای بوده و در این راستا قابلیت های استان های مختلف باید شناسایی گردد. بنابراین این فصل به بررسی موضوع و روش تحقیق، اهداف، اهمیت، کاربرد نتایج تحقیق، سؤال هایویژه تحقیق و محدودیت های پژوهش می پردازد. 1-2 شرح تحقیق 1-2-1 موضوع تحقیق امروزه افزایش توان تولیدی، نیازمند توجه ویژه به بخش صنعت و افزایش سرمایه گذاری در این بخش است. به هر حال اتخاذ سیاست های توسعه صنعتی مناسب در مناطق مختلف و مستعد، می تواند ضامن توسعه تجارت و گسترش بازار های تجاری برای تولیدات صنعتی باشد. در جامعه ایران متأسفانه تأمین نیازها به اقتضای زمان و بدون یک مطالعه و آینده نگری جامع انجام شده است. در حالی که در سیستم پویا، برآورد نیازها و اولویت های آن در مقیاس کشور، مناطق و استان های مختلف با توجه به وضع موجود، قابلیت ها و امکانات آن صورت می گیرد. اینها از جمله مسائلی هستند که مدیریت در سطوح مختلف بایستی برای آینده نگری مد نظر قرار دهد و بر این اساس در محدوده یک سیستم جامع رشد و توسعه، برنامهریزی لازم را تهیه و تنظیم نماید. امروزه بر همه کارشناسان و مدیران بالایی و میانی دولت ها آشکار گردیده است که بدون داشتن نگاه کارشناسـی و استفاده از یافته های تحقیقاتی، امکـان برنامه ریزی و مدیریت دستگاههای اداری و نیز تحول آفرینی در اقتصاد مناطق امکان پذیر نیست. استان کرمانشاه نیز به عنوان یک منطقه با اهمیت در کشور و دارای جمعیت و مرکزیت مناسب، نمی تواند به دور از این دیدگاه، مدیریت و برنامه ریزی گردد. اهمیت برنامه ریزی در بخش صنعت با توجه به ارتباطات پیشین و پسین بسیار بالا در این بخش، بیشتر از دیگر بخشهای اقتصادی است. در این استان وضعیت سرمایه گذاری و تجارب گذشته آن نشان می دهد که عموماً روش انتخاب پروژه های سرمایه گذاری به صورت سلیقه های مدیریتی و با کمترین دخالت نتایج مطالعات علمی صورت گرفته است. این موضوع تا آنجا پیش رفته که حتی در برنامه های توسعه اول، دوم، سوم و چهارم استان که برای سرمایه گذاری در بخش صنعت، پیشنهادات بسیاری ارائه گردیده، هیچ گونه مأخذی مبنی بر استناد پیشنهادات به یک کار علمی از قبل انجام شده وجود ندارد. همچنین در برنامه های جدید دولت برای توسعه بنگاه های کوچک و زودبازده، مشاهده می گردد که روش انتخاب طرح ها به گونه ای غیر علمی و غیر اقتصادی در حال اجرا بوده و تقریباً تنها عامل مؤثر انتخاب طرح، دارا بودن طرح توجیهی و سرعت در ارائه آن به کار گروه اشتغال استان می باشد. بر این اساس نیاز به تدوین و اجرای یک طرح پژوهشی با روشهای علمی قابل قبول برای بررسی زمینه های دارای مزیت سرمایه گذاری صنعتی در استان آشکار می گردد. این مطالعه به دنبال این نیاز تعریف گردیده و قصد دارد تا با بررسی وضعیت عمومی بخش صنعت در کنار استفاده از روشهای تاکسونومی عددی و تحلیل عاملی به زمینه تحلیلی و کارشناسی دست یابد که با استفاده از آن می توان تا حدودی اولویت های سرمایه گذاری صنعتی را بدست آورد. 1-2-2 اهداف تحقیق 1- شناسایی قابلیت ها و تعیین اولویت های سرمایه گذاری صنعتی استان کرمانشاه با تأکید بر شاخص سودآوری. 2- شناسایی قابلیت ها و تعیین اولویت های سرمایه گذاری صنعتی استان کرمانشاه با تأکید بر شاخص اشتغال. 3- شناسایی قابلیت ها و تعیین اولویت های سرمایه گذاری صنعتی استان کرمانشاه با تأکید بر شاخص ترکیبی سودآوری و اشتغال (شاخص های سرمایه گذاری). 1-2-3 اهمیت تحقیق بخش صنعت یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی در ایجاد رشد و توسعه است. صنعت برای بخش های دیگر راه را هموار می سازد به طوری که بدون یاری صنعت، فعالیت بخش های دیگر در دنیای کنونی تقریباً دشوار و حتی غیر ممکن است. بنابراین با توجه به نقش کلیدی صنعت دست یابی هر جامعه ای به توسعه اقتصادی، بدون دست یابی به رشد بخش صنعت میسر نیست. اهمیت این مطالعه در این است که برنامه ریزی و توسعه بخش صنعت را هدفمند نموده و امکان انتخاب استراتژی های توسعه را بر اساس شاخص های با اهمیتی چون اشتغال زایی و سودآوری امکان پذیر می نماید. 1-2-4 کاربرد نتایج تحقیق 1- رهنمون ساختن تحلیل گران و برنامه ریزان صنعتی استان در راستای تعیین اولویت سرمایه گذاری ها و تخصیص اعتبارات صنعتی با توجه به مزیت های نسبی و اولویت های تعیین شده. 2- تعیین قطب های رشد به منظور توسعه فعالیت های اقتصادی و تمرکز سرمایه گذاری در منطقه و همچنین اتخاذ سیاست ها و اقدامات تشویقی. 3- شناسایی تولیدات و صنایعی که از سودآوری و اشتغال زایی بالاتری نسبت به بقیه برخوردارند و سیاست گذاری تشویق تولید این قبیل صنایع و هدایت منابع و امکانات از صنایعی که فاقد مزیت می باشد، به سوی این فعالیت ها. 4- کاربرد دیگر نتایج تحلیلی ارایه الگوی مناسبی جهت استفاده از منابع محدود مالی در جهت رشد و تقویت تولید صنعتی برای دست یابی به مزیت های نسبی استان در امر صادرات صنعتی می باشد. 1-2-5 سؤال های ویژه تحقیق از آنجا که در این تحقیق در ابتدا حدس و گمانی نسبت به نتایج حاصل نمی توان ارائه داد، لذا به صورت محتوایی و تنها بر اساس سؤالات مشخص تحقیق پیش خواهیم رفت. این موضوع با اهمیت است که روش انتخاب شده به گونه ای است که تنها از آن می توان در حیطه مشخص و تلاش برای یافتن پاسخ سؤالات استفاده نمود. لذا با توجه به این موضوع سؤالات اصلی این تحقیق به صورت زیر ارائه می گردد: 1- اولویت ها و گرایش های سرمایه گذاری صنعتی استان کرمانشاه با توجه به شاخص سودآوری کدام است؟ 2- اولویت ها و گرایش های سرمایه گذاری صنعتی استان کرمانشاه با توجه شاخص اشتغال کدام است؟ 3- اولویت ها و گرایش های سرمایه گذاری صنعتی استان کرمانشاه با توجه به شاخص ترکیبی اشتغال و سودآوری (شاخص های سرمایه گذاری) کدام است؟ 1-2-6 روش انجام تحقیق نوع مطالعه به صورت اسنادی و توصیفی است و جامعه آماری مورد بررسی شامل کلیه کارگاههای صنعتی با ده نفر کارکن و بیشتر صنایع استان کرمانشاه و کل کشور (سال 1383) بر اساس طبقه بندی آیسیک (ISIC) دو رقمی می باشد. ابزار تجزیه و تحلیل در این تحقیق فنون آماری به ویژه تاکسونومی عددی و تحلیل عاملی می باشد. برای پردازش داده های خام از نرم افزارهای Excel وSpss استفاده خواهد شد. تاکسونومی عددی از جمله روش هایی است که قادر است با تلفیق مجموعه ای از شاخص ها، یک مجموعه را به زیر مجموعه های کم و بیش همگن تقسیم کرده و میزان درجه برخورداری هر صنعت را مشخص سازد. این روش علی رغم کاربردهای فراوان آن دارای محدودیت ها و نقایصی است. به طوری که نتایج آن برای شاخص های همبسته دارای تورش بوده، و همچنین برای همه شاخص ها وزن یکسانی در نظر می گیرد. برای رفع این مشکلات از روش تحلیل عاملی استفاده می شود. تحلیل عاملی از تکنیک های آماری چند متغیره می باشد، که از پایه تئوریکی بسیار قوی برخوردار است. به کمک تحلیل عاملی می توان تعداد زیادی متغیر را به تعداد کمتری از عوامل تقلیل داد، به طوری که این عامل ها از همدیگر مستقل، و هر یک ترکیب خطی از شاخص های اولیه می باشند. بارزترین مشخصه این روش، قابلیت کاهش حجم داده می باشد، علاوه بر این برای هر کدام از شاخص ها وزن مناسبی تعیین می کند. پس در ابتدا با تکنیک تحلیل عاملی، هم خطی بین شاخص ها رفع، و شاخص های اولیه به تعدادی فاکتور یا عامل خلاصه، و به هر یک وزن مناسب داده می شود. سپس با به کارگیری تکنیک تاکسونومی عددی درجه برخورداری صنایع مختلف تعیین می شود. در نهایت با استفاده از همین درجه برخورداری، صنایع را بر اساس سه شاخص سودآوری، اشتغال و شاخص ترکیبی سودآوری و اشتغال (اولویت سرمایه گذاری) رتبه بندی می کنیم. 1-2-7 ابزار گردآوری داده ها ابزار گردآوری داده ها از طریق مطالعه و استخراج از گزارشهای موجود مرکز آمار ایران، سازمان مدیریت و برنامه ریزی و وزارت صنایع می باشد. 1-2-8 محدوده تحقیق الف) قلمرو مکانی تحقیق: هدف این تحقیق شناسایی و رتبه بندی صنایع کارگاهی با ده نفر کارکن و بیشتر استان کرمانشاه بر اساس کدهای آیسیک دو رقمی است. ب) قلمرو زمانی تحقیق: آمارهای استخراج شده توسط طرح آمارگیری کارگاههای بزرگ صنعتی کشور (استان کرمانشاه) در سال 1383 است. 1-3 محدودیت های تحقیق مهمترین محدودیت در این تحقیق روش تاکسونومی عددی می باشد. بدین معنی که به کارگرفتن روش تاکسونومی عددی به تنهایی، ما را با مشکل هم خطی مواجه می سازد. این مشکل باعث بروز اطلاعات اضافی شده و موجب کاهش کارایی برآوردها می شود. بنابراین برای رفع این محدودیت می بایست از روش تحلیل عاملی استفاده شود که این خود ما را با مشکل و محدودیت در انتخاب و تعداد شاخص ها، مواجه می سازد. بدین مفهوم که می بایست از یکسری شاخص هایی استفاده کرد که تحلیل عاملی، ورود آنها به تحلیل را مجاز می شمارد. مهمترین محدودیت بعدی در ارتباط با رتبه بندی فعالیت های مختلف صنعتی می باشد. بدین معنی که روش تاکسونومی، فاصله برخورداری یا توسعه یافتگی های مختلف صنعتی از جهات مختلف سودآوری، اشتغال زایی و یا اولویت سرمایه گذاری صنعتی را به صورت یک مقدار کمی نشان نمی دهد. بلکه بر اساس یک معیار رتبه ای و در حالت مقایسه ای نمایان می سازد. در واقع نمی توان پی برد که میزان سود فعالیت صنعتی دارای رتبه اول چه مقدار بیشتر از فعالیت های دیگر و با رتبه های پایین تر می باشد. به طور خلاصه می توان گفت که روش مذکور فاصله کمی بین فعالیت های صنعتی را مشخص نمی سازد، بلکه فاصله رتبه ای بین آنها را آشکار می نماید. 1-4 واژگان کلیدی 1- برنامه ریزی منطقه ای: برنامه ریزی منطقه ای فرآیند ی است، در جهت مشارکت مردم و مناطق در برنامه ریزی و فراهم آوردن موجبات برنامه ریزی از جهت انطباق با برنامه های کلان ملی و ویژگی های منطقه ای (زیاری، 1378). 2- تحلیل عاملی: یکی از روش های آماری است که در ترکیب شاخص ها، ضمن تعیین ابعاد آنها، مشکلات ناشی از ناهمسانی واحد سنجش، اهمیت نسبی و تناسب شاخص ها را بر طرف می کند (طاهری، 1375). .3- روش تاکسونومی عددی: این روش قادر است که یک مجموعه را بر اساس یک سری شاخص های داده شده به زیر مجموعه ای همگن تقسیم کند. همچنین قادر است که اعضای مجموعه را طبقه بندی نماید (نوربخش، 1356). فصـل دوم مبانی نظری و پیشینه تحقیق 2-1 مقدمـه نابرابری های منطقه ای و عدم تعادل بین مناطق به دلیل داشتن تبعات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی موضوع مهمی در بیشتر کشورهای در حال توسعه است. طبیعی است که وجود این عدم توازن ها لزوم برنامه ریزی منطقه ای و تلاش برای حل مشکلات منطقه ای را مطرح می سازد. در ابتدای این فصل لزوم و اهمیت برنامه ریزی منطقه ای، اهداف و جایگاه آن مورد بحث قرار می گیرد و در ادامه به توضییح مبانی نظری برنامه ریزی منطقه ای[1] خواهیم پرداخت و در پایان فصل به بیان خلاصه ای از مطالعات داخلی و خارجی که به این موضوع پرداخته اند اشاره خواهیم کرد. 2-2 فنون برنامه ریزی منطقه ای 2-2-1 تعاریف و مفاهیم برنامه ریزی منطقه ای برنامه ریزی منطقه ای فرآیند ی است، در جهت مشارکت مردم و مناطق در برنامه ریزی و فراهم آوردن موجبات برنامه ریزی از جهت انطباق با برنامه های کلان ملی و ویژگی های منطقه ای (زیاری، 1378). بعضی از صاحب نظران، برنامه ریزی منطقه ای را فرآیندی در جهت تنظیم و هماهنگ کردن برنامه های مختلف اقتصادی- اجتماعی با نیازها و امکانات محلی تعریف می نمایند (معصومی اشکوری، 1370). کلودپوپتیت[2] از پیشتازان برنامه ریزی منطقه ای که سالها وزیر عمران کشور فرانسه بود برنامه ریزی منطقه ای را برنامه ریزی برای جامعه ذکر می نماید .( Glasson, 1978 ) عده ای دیگر از صاحب نظران مسائل منطقه ای، برنامه ریزی منطقه ای را فرآیند توجیه، تبیین و روشن نمودن آرمانهای اجتماعی و ارائه راه حلهایی در جهت سامان دادن به فعالیتها در فضای فوق شهری می دانند (مجتهدزاده، 1368). در واقع برنامه ریزی منطقه ای تصمیم گیری و سرمایه گذاری در پروژه ها در سطح منطقه، در راستای توسعه اقتصادی، اجتماعی و کالبدی مناطق مختلف کشور است. برنامه ریزی منطقه ای پرداختن به رابطه بین انسان، محیط و فعالیت است. مسئله مهّـم در برنامه ریزی منطقه ای مشارکت مردم است. معمولاً برنامه ریـزی منطقه ای بعد از برنامه ریزی ملی و به عنوان یک برنامه بعد از سطح ملی باید انجام پذیرد. در برنامه ریزی منطقه ای، هدف، استفاده بهینه از منابع، برای توسعه منطقه است. بنابراین شناخت توانایی ها و تنگناهای منطقه جزء مبانی است. در برنامه ریزی منطقه ای توجه به ساختار طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، به خصوص اداری، سیاسی، نژادی، قومی، فرهنگی، مذهبی و کالبدی منطقه از اهم ضروریات است (زیاری، 1378). 2-2-2 لزوم و اهمیت برنامه ریزی منطقه ای فلسفه وجودی و ضرورت برنامه ریزی های منطقه ای را شاید بتوان از تعاریفی که ارائه شد، استنباط کرد. ولی اگر دلیل این نوع برنامه ریزی ها به طور دقیق تر بررسی شود مشخص می شود که توجه به نابرابری های منطقه ای[3] اصلی ترین و مهمترین موضوع است. به طور کلی ضرورت اجرای برنامه ریزی های منطقه ای عبارتند از: - عدم وجود تعادل مناسب بین استانهای مختلف یک کشور از یک سو و نواحی مختلف از سوی دیگر. - لزوم مشارکت افراد محلی در توسعه منطقه (مجتهد زاده، 1368)؛ - لزوم هماهنگی میان سیاست های ملی و منطقه ای - وسعت زیاد کشورها و تنوع فراوان جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی در آنها؛ - بازسازی مناطق آسیب دیده - تمرکززدایی از مراکز اصلی رشد و ایجاد قطب های جدید رشد - ایجاد رفاه اجتماعی و اشتغال ( Hoover & Giarratani, 1971 ). - تأمین عدالت اجتماعی در نواحی مختلف 2-2-3 اهداف برنامه ریزی منطقه ای هدف برنامه ریزی منطقه ای را می توان عمران وتوسعه مناطق،ایجاد دگرگونی کامل و اساسی در کلیه شئونات زندگی مردم و به کارگیری نیروهای مادی و معنوی و طبیعی منطقه، کاهش نابرابری های منطقه ای و درون منطقه ای، کاهش اختلاف سطح شهر و روستا در درون منطقه و میان منطقه و توسعه پایدار منطقه ای، تعدیل ساختاری توسعه اقتصادی- اجتماعی منطقه، افزایش سریع درآمد سرانه در داخل منطقه، تعیین وگسترش نیروهای تخصصی، افزایش کارایی اقتصادی، اطمینان از حفاظت محیط زیست و بهبود آن واستفاده از منابع طبیعی ذکر کرد. به طور کلی هدف از تحلیل ویژگی های منطقه ای چه در سطح ملی وچه منطقه ای شناسایی منابع اقتصادی و آشنایی با امکانات و قابلیت توسعه مناطق مستعد، تعیین محورهای توسعه، هدایت سرمایه گذاری ها به مناطقی که بازده اقتصادی بالاتری نسبت به سایر مناطق دارند و تلاش برای رفع نابرابری ها و برقراری عدالت اجتماعی در بعد منطقه ای و ملی خواهد بود (زیاری، 1378). 2-2-4 جایگاه برنامه ریزی منطقه ای اگر چه برنامه ریزی منطقه ای مشابه سایر برنامه ریزی هاست و دارای همان ویژگی ها می باشد؛ اما یک تفاوت اساسی با سایر برنامه ریزی ها دارد و آن برنامه ریزی برای یک منطقه است. با توجه به اینکه مفهوم منطقه متغیر است، بنابراین، نوع برنامه ریزی برای سرزمینی پیوسته و محدود ما بین سطح ملی و سطح محلی (شهری) اطلاق می گردد. بنابراین برنامه ریزی منطقه ای در یک طیف پیوسته برنامه ریزی جای می گیرد. در این طیف برنامه ریزی منطقه ای فرآیند تعیین و تنظیم اهداف اجتماعی در آرایش فعالیت ها و در فضای فراشهری است. برنامه ریزی ملی بیشتر محتوای اقتصادی دارد اما برنامه ریزی اقتصادی را می توان به برنامه ریزی تعدیلی کوتاه مدت، برای تثبیت فراز و نشیب های اقتصادی کشور و به برنامه ریزی های بدعتی بلند مدت که به منظور دستیابی به نرخ رشد معینی صورت می گیرد تقسیم نمود. برنامه ریزی محلی بیشتر جنبه فیزیکی دارد و در قالب کاربری زمین، بهبود محیط فیزیکی و کنترل ترافیک انجام می گیرد (مانند برنامه ریزی شهری و روستایی). از آنجا که برنامه ریزی منطقه ای، برنامه ریزی در سطحی میانه (مابین سطح ملی و محلی) است، می تواند شکاف میان برنامه ریزی در سطح ملی و محلی را پر کند. در برنامه ریزی منطقه ای سعی بر آن است تا حوزه هایی که دارای ویژگی ها و استعداد های بالقوه و مسائل اقتصادی- اجتماعی خاص هستند، جدای از سایر مناطق مورد توجه قرار گیرند. گرچه توجه به سطح میانه امکان توجه به مسائل اقتصادی و فیزیکی را توأماً فراهم می سازد؛ اما در بعضی از کشورها، تمامی این سطوح را نمی توان در یک مقطع زمانی مشاهده نمود. در بعضی از کشورها سطح منطقه و سطح ملی فاصله زیادی از یکدیگر دارند و یا تفاوت فاحشی را نمی توان میان مناطق بزرگ و مناطق کوچک دید. بنابراین در راستای برنامه ریزی منطقه ای، نمی توان تأکید زیادی روی سطوح برنامه ریزی داشت (زیاری، 1378). [1]. Regional Planning [2]. Cloudius Petit [3]. Regional Difference |