بررسی تطبیقی جایگاه عقل و عشق در نظام فلسفی افلاطون و سهروردی WORD
بررسی تطبیقی جایگاه عقل و عشق در نظام فلسفی افلاطون و سهروردی WORDچکیده بررسی تطبیقی جایگاه عقل و عشق در نظام فلسفی افلاطون و سهروردی رسالهی حاضر کاوشی در اندیشهها و آثار برجستهی افلاطون و سهروردی پیرامون دو مقولهی عقل و عشق است. این تحقیق در پنج فصل به شرح زیر تنظیم شده است: - فصل اول، شامل کلیات است. - فصل دوم، شامل تعاریف و تقسیمات عقل و عشق است. - فصل سوم، بررسی ماهیت و جایگاه عشق و عقل در نظام فلسفی افلاطون است. - فصل چهارم، بررسی ماهیت و جایگاه عشق و عقل در نظام فلسفی سهروردی است. - فصل پنجم، بررسی تطبیقی آرای این دو فیلسوف پیرامون عقل و عشق. علیرغم نظر عدهای مبنی اختلاف میان حیطهی عقل و عشق، به نظر میرسد در دیدگاه افلاطونهیچ تضادی بین عقل و عشق وجود ندارد، چرا که تا انسان زیبایی چیزی را که غایت عشق است، درک نکند هرگز به آن عشق نمیورزد. افلاطون در عین حال که عشق را یک امر فطری میداند ولی به وسیلهی عقل به اثبات آن میپردازد. پس نه تنها عقل و عشق با هم تعارضی ندارد، بلکه هرکدام مکمّل یکدیگرند. سهروردی اما در نظام فلسفی خود، علیرغم روش اشراقی، که به تعبیر او «حکمت بحثی، ذوقی» است، عقل را به عنوان ابزار شناخت، مقدمهای برای ورود به حکمت اشراقی میداند و در نگاه هستیشناختی خود، ما را به شناخت حقیقت عقل که صادر اول و همان حقیقت انسانی است، متوجه میکند و بواسطهی عشق است که این حقیقت باز شناخته میشود. کلید واژه: عقل، عشق، زیبایی، افلاطون و سهروردی
فهرست مطالب
فصل اول:کلیات
فصل دوم: کلیات بحث عقل و عشق 2-1-2- عقل در اصطلاح فلسفه و اقسام آن.. 10 2-1-3- عقل در قرآن و برخی روایات.. 12 2-1-4- عقل نزد علما و عرفا.. 14 2-1-4-1-عقل جزئی و عقل کلی................. 15 2-2-3- عشق در قرآن و روایات و احادیث.. 18 2-6- تجلیات عشق و رابطه آن با عقل (آگاهی).. 24
فصل سوم: بررسی جایگاه عقل و عشق در نظام فلسفی افلاطون 3-1- بررسی جایگاه عشق در نظام فلسفی افلاطون.. 27 3-1-1- روش افلاطون در طرح مسألهی عشق.. 27 3-1-2- اساطیر یونان و عشق در نظام فلسفی افلاطون.. 29 3-1-3- تفاوت عشق افلاطونی با انواع عشق.. 31 3-1-4- حقیقت عشق در رساله مهمانی افلاطون.. 32 3-1-5- عشق در رساله فایدروس و مکالمه منون افلاطون.. 36 3-1-6- عشق و رابطهی آن با زیبایی.. 37 3-1-7- رابطه زیبایی با خیر به واسطهی عشق.. 40 3-1-8- درک مفهوم عشق با کمک نظریهی ایدهها (مثل).. 42 3-2- بررسی جایگاه عقل در نظام فلسفی افلاطون.. 45 3-2-1- روش عقلانی در معرفتشناسی افلاطون.. 45 3-2-2- چیستی معرفت از دیدگاه افلاطون.. 48 3-2-3- مبانی متافیزیکی افلاطون.. 52 3-2-3-1- تبیین روش دیالکتیک و ضرورت آن.. 53 3-2-3-2- عقل کلی و عقل جزئی و ارتباط میان ایندو (روش دیالکتیک).. 53 3-2-3-3- مثل و جایگاه آن در معرفتشناسی افلاطون.. 54 3-2-3-3-1-شهود ذات مُثُل از طریق عقل.. 58
فصل چهارم: بررسی جایگاه عقل و عشق در نظام فلسفی سهروردی 4-1- بررسی جایگاه عشق در نظام فلسفی سهروردی.. 62 4-1-1- شیخ اشراق و روش او.. 62 4-1-2- حقیقت عشق در مونسالعشاق سهروردی.. 64 4-1-6- عشق در انوار و افلاک.. 71 عنوان صفحه
4-1-7- کارکرد عشق در تعالی انسان.. 73 4-1-7-1- رسیدن به مقام خلیفهالهی.. 73 4-1-7-2- ترک تعلقات مادی و در بند کردن نفس اماره.. 74 4-2-بررسی جایگاه عقل در نظام فلسفی سهروردی.. 77 4-2-1- حکمت اشراق فلسفه است یا عرفان؟.. 77 4-2-2- اهمیت عقل نزد شیخ اشراق.. 78 4-2-4- عالم عقل در نظر شیخ اشراق.. 84 4-2-7- عقل اول در اندیشه شیخ و چند تن از حکیمان.. 86 4-2-8- عقل فعال در اندیشه شیخ اشراق.. 88
فصل پنجم: خلاصه و جمع بندی 5-2- معرفت از دیدگاه افلاطون و سهروردی.. 92 5-3- مقایسهی تطبیقی دیدگاه افلاطون و سهروردی در باب عشق 96 5-4- مقایسهی تطبیقی نظام فلسفی افلاطون و سهروردی در باب عقل 103
فهرست منابع و مآخذ
فصل اول مقدمه عقل و عشق دو ساحت عمده و بنیادی از ساحتهای هستی انسان بوده و ماهیت انسان نیز به این دو بستگی دارد. رابطهی عقل و عشق از مسائل پیچیدهی تاریخ اندیشهی بشر است، طبق عقیدهی برخی، این رابطه، متعارض و جدالآمیز بوده است به نحوی که نمیتوان با مطالعه و بررسی عقل به محتوای عشق دست یافت و طبق نظر گروه دیگر بین این دو سازگاری و هماهنگی وجود دارد. در این میان سعی بر این است که با وجود دیدگاهها و مواضع مختلفی که پیرامون این مسأله وجود دارد به بررسی جایگاه و نسبت عقل و عشق در نظام فلسفی افلاطون و سهروردی بپردازیم. لذا نوشتار «بررسی جایگاه عقل و عشق در نظام فلسفی افلاطون و سهروردی» در حقیقت بررسی تطبیقی دیدگاههای این دو اندیشمند بزرگ غرب و شرق در این خصوص میباشد تا در حد امکان زوایای موضوع روشن شود. 1-1- اهمیت و ضرورت تحقیق از آنجا که عقل و عشق در واقع دو ویژگی و دو امتیاز خاص انسان محسوب میشوند و هر دو در به کمال رساندن آدمی نقش اساسی و محوری دارند، قطعاً شناخت ماهیت، قلمرو و عملکرد آنها در زندگی انسان حائز اهمیت است، بخصوص که در رابطه و تعامل این دو، دیدگاههای مختلفی وجود دارد و برخی این دو را مکمل هم، برخی متعارض و... میدانند. لذا بررسی دیدگاه دو متفکر بزرگ که در این عرصه صاحب رأی میباشند و تطبیق دیدگاه آنها میتواند گامی در شناخت بیشتر این دو گوهر ارزنده و بیبدیل وجود آدمی باشد.
جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید |