تاثیر آرا علامه طباطبایی در المیزان بر آرا استاد مطهری
تاثیر آرا علامه طباطبایی در المیزان بر آرا استاد مطهری
چکیده یکی از مهم ترین مسائلی که در میان اندیشمندان و فیلسوفان اسلامی می توان مورد بررسی قرار داد تاثیر و تاثّری است که در مبانی و مسائل، در تفکرات و اندیشه های هم داشته اند. در این بین فیلسوفان و اندیشمندانی هستند که در دیگر متفکران بعد از خود تاثیر به سزایی داشته اند. این مسئله در آنجا اهمیت پیدا می کند که می توان در بین جریان های متعدد فکری، یک جریان حاکم و تاثیرگذار را شناخت و تمامی تفکرات دیگر اندیشمندان را بر اساس آن مبانی تحلیل و تفسیر کرد. از میان اندیشمندان معاصر می توان به علامه بزرگوار، سیدمحمد حسین طباطبایی اشاره کرد که در تفکرات استاد شهید مرتضی مطهری تاثیرات عمیقی را داشته است. در این نوشتار در پی آن بودیم تا با بررسی در آراء و افکار این دو اندیشمند، این تاثیر و تاثّر را شناسایی و در صورتی که اختلاف نظر در مبانی و مسائل وجود داشته باشد، کشف و تحلیل کنیم. در نوشتار حاضر با توجه به وسعت موضوعاتی که در آثار این دو اندیشمند وجود دارد به پنج موضوع اشاره و مورد بررسی قرار دادیم. در نهایت به این نتجه رسیده شد که علامه طباطبایی در مبانی فکری بخصوص نگاه توحیدی و فطری به موضوعات و مسائل، تاثیر عمیقی در استاد مطهری داشته است.
کلید واژه: آزادی، اخلاق، حقوق زن، اسلام، مقتضیات زمان، جامعه، تاریخ
فهرست مطالب 3-1-فرضیه ها یا سوال های تحقیق3 2-1-واژه شناسی و تعاریف از کلمه آزادی6 2-1-3- آزادی در قرآن و روایات10 2-2-2-اختیار انسان و نسبت آن با اراده الهی14 2-2-3- آزادی انسان متاثر از اسباب و علل18 2-2-4-غایت آزادی، راه به سوی خداوند19 2-2-6-خضوع و تذلل یک فرد در برابر دیگران، مخالف با فطرت انسانی20 3-1-واژه شناسی و تعاریف اخلاق35 3-1-2-اخلاق در قرآن و روایات36 3-3-3-معیارافعال و ارزش های اخلاقی و نقد نسبی گرایی54 فصل چهام :مبانی فلسفی حقوق زن67 4-1-واژه شناسی و تعاریف از حقوق68 4-1-4- شخصیت انسانی زن در روایات74 4-3-3- هویت انسانی، و ارزش و مقام زن95 4-3-4-تفاوت های زن و مرد در آفرینش98 5-1-واژه شناسی و تعاریف اسلام و مقتضیات زمان109 5-1-1- مفهوم شناسی مقتضیات زمان109 5-1-2- واژه شناسی و اصطلاح شناسی اسلام109 5-2-1- علت تغییر مقتضیات زمان115 5-2-2- نیازهای ثابت و نامتغیر انسان117 5-3-1- طرح مسئله و جایگاه علمی آن120 5-3-3- علت تغییر مقتضیات زمان122 5-3-4- قلمرو و قوانین اسلام و ملاک تغییر و ثبات آنها126 5-3-6- نظریه ربط متغیر به ثابت129 6-1-واژه شناسی و تعاریف جامعه و تاریخ143 6-3-3- آیا انسان بالطبع اجتماعی است؟152 6-3-4- اصالت فرد یا اصالت جامعه155 6-3-7- آیا طبیعت تاریخ مادی است یا نه؟165 فهرست منابع....................................................................................................................................175 فصل اولکلّیّات1-1-بیان مسئلههمواره در طول تاریخ یک سنتی در بستر اندیشه و تفکر جریان داشت که انسان ها ناگزیر از این سنت جاری بودند. تاثیرگذاری و تاثیرپذیری یک سنت جاری در بین اندیشمندان و متفکران طول تاریخ بوده است. تاملی چند در آراء متفکران تاریخ، نمایانگر این سنت کهن در تفکر بشر می باشد. چنانچه در تاریخ فلسفه، می توان برای نمونه به سقراط و افلاطون اشاره کرد. با بررسی آراء این دو فیلسوف، می توان به ارتباط فکری بین این دو فیلسوف دست یافت. چنانچه این مسئله، بین فیلسوفان اسلامی نیز جریان داشته است. برای مثال، تاثیرات فکری ابن سینا بر تمامی فیلسوفان متاخر، بر کسی پنهان نیست. گستره تاثیرات تفکر ابن سینا را می توان در فیلسوفان اسلامی متاخر و همچنین منتقدان مشاهده کرد. این تاثیرگذاری لزوماً به معنای تاثیرگذاری تام و تمام و همه جانبه نیست. بلکه این تاثیرگذاری می تواند از چند وجه بررسی و مورد قضاوت قرار بگیرد. گاهی این تاثیرگذاری در تمام وجه بوده است. چنانچه در طول تاریخ می توان متفکرانی را یافت که به تمام معنا، تحت تاثیر یک متفکر دیگری بوده و در واقع، صرفاً تبیین کننده آراء و اندیشه های آن متفکر بوده اند. در وجه دیگر، این تاثیرگذاری، همه جانبه نبوده و اما در بخش اعظمی از اندیشه، تاثیرگذار بوده است. شاید در اینجا برای نمونه، بتوان به ملاصدرا اشاره کرد که در تاثیرگذاری بر تمام فیلسوفان بعد خود سهم به سزایی داشت. قطعاً این تاثیرگذاری را نمی توان از نوع تاثیرگذاری تام و تمام دانست. چرا که همه فیلسوفان بعد ملاصدرا، نقدهای اساسی را در برخی آراء این فیلسوف اسلامی وارد کرده اند. اما همین انتفادها نیز گاهاً بر اساس مبانی خود ملاصدرا بوده است. این یعنی، مبانی ملاصدرا در فلسفه بعد خود، ساری و جاری بوده است. در مقابل گاهی تاثیرگذاری نه از نوع تاثیرگذاری های مذکور، بلکه از نوع مقابل آن بوده است. تاثیرگذاری ای که در آن، ضدیت طرف مقابل را برانگیخته است. شاهد مثال این ادعا را می توان در تقابل بین امام محمد غزالی در تهافت الفلاسفه و ضدیت با اندیشه های ابن سینا دانست. یا انتقادهای اساسی که امام المشککین، فخررازی به ابن سینا داشت شاهد مثال این تاثیرگذاری اما نه در جهت موافق می باشد. با این بیان و طرح این ادعا، می توان بین علامه طباطبایی و استاد مطهری نیز این تاثیرگذاری را شاهد بود. بررسی این ادعا که علامه طباطبایی بر آراء استاد مطهری تاثیرگذار بوده یک بحث مهم و اساسی می باشد. اینکه استاد مطهری به عنوان یکی از تئورسین های انقلاب اسلامی و یک شخصیت بسیار اثرگذار در نظام اسلامی ایران در اندیشه خود از چه مبانی و تفکراتی متاثر بوده است بسیار حائز اهمیت است. قطعاً اینکه هر نظریه پردازی مبانی فکری خود ارا از کجا وام گرفته باشد مهم است و این یعنی اینکه در مورد استاد مطهری نیز به عنوان یک فیلسوف و متفکر اسلامی که در تاثیرگذاری عرصه تفکر در حوزه فلسفه و معارف دینی سهم به سزایی داشته مهم است. خود استاد مطهری در نوشته ای در مورد کتاب المیزان علامه طباطبایی و تاثیرگذاری آن بر اندیشه های خود می فرماید: «کتاب تفسیر المیزان، یکی از بهترین تفاسیری است که برای قرآن مجید نوشته شده است . من می توانم ادعا کنم بهترین تفسیری است که در میان شیعه و سنی از صدر اسلام تا امروز نوشته شده است.» شهید مطهری معتقد بود که این تفسیر همه اش با فکر نوشته نشده است و بسیاری از مطالب آن از الهامات غیبی است و اضافه می کند: « کمتر مشکلی در مسائل اسلامی و دینی برایم پیش آمده که کلید حل آن را در تفسیر المیزان پیدا نکرده باشم.» (الاوسی،1381) این جمله و شاید بیانات دیگری از این متفکر اسلامی معاصر بیانگر تاثیرات زیاد علامه بر ایشان می باشد. قطعا بررسی این مسئله در دست یافتن به ریشه های مبانی فکری استاد مطهری بسیار مهم بوده و ضرورت ارزیابی مبانی این دو فیلسوف را قطعیت می بخشد. در بررسی این آراء این دو اندیشمند در 5 محور بحث خواهیم کرد: آزادی، فلسفه اخلاق، مبانی فلسفی حقوق زن، اسلام و مقتضیات زمان، جامعه و تاریخ 1-2-سوابق مربوطدر رابطه با فصل دوم، که بررسی دیدگاه های استاد مطهری می باشد کارهای زیادی صورت نگرفته است. در فصل سوم که بررسی دیدگاه های علامه طباطبایی می باشد در بخش اخلاق کارهای نسبتا خوبی انجام شده است. اما در مجموع به خاطر اینکه کارهای زیادی در رابطه با این 5 محور در بیان دیدگاه های این دو فیلسوف انجام نگرفته و از طرفی باید به منابع اصلی، یعنی کتاب های این دو فیلسوف مراجعه میشد، اصل بر مراجعه به کتاب های موجود از این دو فیلسوف گذاشته شد. 3-1-فرضیه ها یا سوال های تحقیق1-3-1-سوالات اصلی-آیا علامه طباطبایی بر آراء استاد مطهری تاثیرگذار بوده است؟ -گستره این تاثیرگذاری تا چه حدی بوده است؟ -گستره این تاثیرگذاری در چه حوزه هایی بوده است؟ 1-3-2-سوالات فرعی-آیا مسائلی بوده که استاد مطهری در آن ها از علامه طباطبایی متاثز نبوده باشد؟ -آیا اسنتاد مطهری در برخی مبانی و مسائل به علامه طباطبایی منتقد بوده است؟ 1-3-3-فرضیه ها1.آنچنان که از مجموع نظریات استاد مطهری در کتب وی برمی آید به نظر می رسد بیشتر آراء و مبانی خود را از علامه طباطبایی متاثر بوده است. 2.با بررسی برخی موضوعات، احتمال تاثیرپذیری در حد مبانی، و در برخی موارد، عدم تاثیرپذیری محتمل است. 1-4-اهداف تحقیقبررسی چنین موضوعی، علاوه بر اینکه تاثیر گذاری و تاثیرپذیری بین دو فیلسوف را نشان می دهد بلکه در جهت اشراف کلی بر این تاثیر و تاثر و شناخت دیگر تفکرات این دو فیلسوف حائز اهمیت می باشد 1-5-روش تحقیقموضوع پایان نامه از مباحث تئوریک دینی فلسفی می باشد. لذا هم با روش عقلی در مباحث فلسفی و هم به روش نقلی در مباحث دینی، این پایان نامه مورد بررسی قرار گرفته است. لذا روش این رساله در طرح مباحث، به شیوهی توصیفی و تحلیلی خواهد بود و در بررسی نظرات از راه و روش عقلی و نقلی بهره میگیرد. جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید |