مشکل جدایی در نظریه های انسجام صدق و توجیه از نظر پویمن، پولاک و هارمان
مشکل جدایی در نظریه های انسجام صدق و توجیه از نظر پویمن، پولاک و هارمان
چکیده معرفت شناسی یکی از اصلی ترین و مهمترین شاخههای فلسفه تحلیلی است. معرفت شناسان توجیه و صدق را از شرایط لازم مهم برای معرفت تلقی میکنند. نظریههای انسجام صدق و توجیه برای ارائه تبیینی از مؤلفه صدق و توجیه طرح شده اند. به عقیده برخی معرفت شناسان، مشکل اساسی نظریههای انسجام گرایی در صدق و توجیه، مشکل جدایی است. این پایان نامه به بررسی و ارزیابی این مشکل اختصاص یافته است. گزارشی از نظریههای انسجام صدق و توجیه ارائه میکنم و پس از تبیین تحلیلی تقریرهای مختلف مشکل جدایی در نظریههای انسجام صدق و پاسخهای انسجام گرایان به این تقریرها، به بررسی این مشکل در نظریههای انسجام توجیه با تکیه بر تحلیل پویمن، پولاک و هارمان میپردازم. مهم ترین تقریر مشکل جدایی بر نظریههای انسجام صدق و توجیه، گسست باور از واقعیت است. تقریرهای دیگر از این اشکال از لوازم این تقریر هستند. از این رو، با ارزیابی این تقریر، تکلیف تقریرهای دیگر مشکل جدایی مستقیم یا غیر مستقیم روشن میگردد. پس از تحلیل و ارزیابی دیدگاههای مختلف راجع به مشکل جدایی، به این نتیجه میرسیم که این اشکال به انسجام گرایان وارد میگردد، آنهم نه از این حیث که انسجام گرا هستند، بلکه از این حیث که درون گرا اند، لذا این اشکال عیناً به خود مبناگرایان درون گرا وارد است. برون گرایان به این موضوع نپرداخته اند یا اصلاً دشواری این مشکل برایشان مطرح نمیگردد. در نهایت، نشان میدهم که میتوان از نظریات درون گرا در مقابل مشکل جدایی دفاع کرد. لازمهی این دفاع تفکیک واقعیات بیرونی از واقعیات درباره حالات ذهنی است. درون گرایان شاهد خوبی برای ارتباط توجیهای باورهای خویش با واقعیات خارج در مقابل بدیلهای مفروض دیگر دارند، هر چند این ارتباط یقینی نیست. اما در اشکال گسست، در خصوص حالات ذهنی غیر شناختی، این اشکال بخصوصه به نظریههای انسجام در مورد باورهای حاصل از این حالات وارد است. به نظر میرسد در توجیه این باورها نظریات مبناگرایی نیز دچار نقیصه اند، از این رو، نظریهای جدید در باب توجیه این باورها پیشنهاد میکنم.
واژگان کلیدی: مشکل جدایی، انسجام گرایی، صدق، توجیه، درون گرایی، حالات ذهنی غیر شناختی. فهرست نگاهی گذارا به تحقیق پیش رو. 6 بخش اول: نظریه انسجام صدق و توجیه. 8 2-1-1. تفکیک مسائل در باب صدق. 11 3-1-1. حوزههای مرتبط با مسئله صدق. 14 4-1-1. جایگاه نظریه انسجام در هندسه نظریات صدق. 15 2-2-1. تقریر نظریههای انسجام صدق. 24 3-2-1. گذر از نظریه مطابقت به نظریه انسجام صدق. 28 1-3-2-1. مسیر متافیزیکی برای انسجام گرایی. 29 1-1-3-2-1. ذو مراتب شدن صدق در مسیر متافیزیکی. 30 2-3-2-1. مسیر معرفت شناختی برای انسجام گرایی. 31 1-2-3-2-1. استدلال یانگ بر نظریه انسجام صدق. 32 فصل دوم: نظریه انسجام توجیه. 36 3-1-2. درون گرایی و برون گرایی. 46 4-1-2. ساختار توجیه معرفتی. 50 1-5-1-2. خطوط کلی مبناگرایی. 53 2-5-1-2. پاسخ به مشکل تسلسل. 56 2-2-2. توصیف استعارهای انسجام گرایی. 58 3-2-2. توصیف سلبی انسجام گرایی. 62 5-2-2. توصیف ایجابی انسجام. 65 2-1-5-2-2. سازگاری احتمالی. 67 6-2-2. صورت بندی نظریه انسجام. 74 7-2-2. ردهبندی نظریههای انسجام گرایی. 77 1-7-2-2. نظریههای سلبی و ایجابی انسجام. 77 2-7-2-2. نظریههای خطی و کل گرایانه انسجام. 79 بخش دوم: مشکل جدایی در نظریههای انسجام صدق و توجیه. 82 فصل سوم : مشکل جدایی در نظریههای انسجام صدق. 86 3-3. اشکال امکان صدق نظامهای متعارض. 93 4-3. اشکال عدم تبیین تجربه. 94 5-3. اشکالِ صدقِ یک باور در دو نظام متعارض. 97 6-3. اشکال امکان عدم تمیّز بین خواب و بیداری. 100 1-1-7-3. نقد بلانشارد بر برادلی. 105 2-1-7-3. نقد رشر بر بلاشارد. 106 3-1-7-3. نقد هاک بر نقد رشر. 107 2-7-3. پاسخ انسجام گرایان به اشکال تعیین. 108 3-7-3. اشکال واکر به پاسخ انسجام گرایان. 109 1-4-7-3. استدلال بر عدم امکان فرض نظامهای متعارضِ منسجم از منظر شناسا. 115 1-9-3. پاسخ یانگ به اشکال تاگارد. 122 1-11-3. پاسخ یانگ به اشکال مک گین. 127 فصل چهارم: مشکل جدایی در نظریههای انسجام توجیه. 129 3-4. تحلیل پویمن راجع به اشکال نظامهای بدیل. 138 2-3-4. پاسخ پویمن به بلانشارد. 139 1-3-3-4. بیان کلی نظریه لرر. 140 1-5-3-4. بیان کلی نظریه بونجور. 148 6-3-4. پاسخ پویمن به بونجور. 153 4-4. مشکل گسست توجیه باور از واقعیت. 156 5-4. تحلیل و ارزیابی پولاک از اشکال گسست توجیه باور از واقعیت 162 2-5-4. تحلیل و ارزیابی پولاک. 164 6-4. اشکال عدم لحاظ تجارب تجربی در توجیه. 173 7-4. تحلیلهارمان در رابطه با اشکال عدم لحاظ تجارب ادراکی در توجیه. 175 1-7- 4. خطوط کلی نظریه انسجام توجیه هارمان. 175 2-7-4. پاسخ هارمان به اشکال عدم لحاظ تجارب ادراکی در توجیه 178 فصل پنجم: تحلیلوارزیابی مشکل جدایی در نظریههای انسجام صدق و توجیه. 182 2-5. محل نزاع در مشکل جدایی. 184 4-5. ارزیابی مشکل جدایی در نظریه انسجام صدق و توجیه. 194 2-4-5. بررسی مشکل جدایی نظریه انسجام در اشکال تعیین. 195 3-4-5. ارزیابی پاسخ انسجام گرایان. 199 4-4-5. تحلیل مشکل جدایی در خصوص حالات ذهنی غیر شناختی. 206 1-4-4-5. استدلالات انسجام گرایان بر عدم لحاظ حالات ذهنی غیر شناختی در توجیه. 208 2-1-4-4-5.پاسخ مبناگرایان به استدلال اول. 210 3-1-4-4-5. پاسخ حلی نگارنده به استدلال اول. 210 5-1-4-4-5. راهکار هاک برای حل مشکل استدلال دوم. 213 6-1-4-4-5. اشکال نگارنده به راهکار هاک. 214 7-1-4-4-5. پاسخ مبناگرایان به استدلال دوم. 216 9-1-4-4-5. پاسخ نگارنده به استدلال سوم. 218 10-1-4-4-5. پاسخ مبناگرایان به استدلال سوم. 219 11-1-4-4-5. استدلال چهارم. 222 12-1-4-4-5. پاسخ فلدمن و کونی به استدلال چهارم. 225 13-1-4-4-5. اشکال نگارنده به پاسخهای فلدمن و کونی. 227 1-14-1-4-4-5. پاسخ به اشکال چهارم بر اساس نظریه پولاک. 231 2-14-1-4-4-5. تحلیل مسأله و اشکال نگارنده به پولاک و مبناگرایان 234 3-14-1-4-4-5. حل مشکلات توجیه باورهای ادراکی در پرتو نظریهای جدید در باب توجیه این باورها. 237 5-5. اشکال اصلی در مشکل جدایی در نظریههای انسجام توجیه. 245 6-5. ارزیابی تحلیل هارمان راجع به اشکال عدم لحاظ تجارب ادراکی 246 7-5. ارزیابی تحلیل پولاک راجع به مشکل گسست توجیه باور از واقعیت 248 1-7-5. اشکال گسست توجیه باور از واقعیت بر نظریه مبناگرایی 253 2-7-5. اشکال نظامهای بدیل بر نظریه مبناگرایی. 253 8-5. ارزیابی تحلیل پویمن راجع به اشکال نظامهای بدیل. 254 9-5. ناکامی نظریات درون گرا از پاسخ گویی به مشکل جدایی. 256 10-5. حل مشکل جدایی از طریق تقریر نظریه انسجامی برون گرا در توجیه 259 2-10-5. اثبات نظریه انسجام برون گرا. 268 1-2-10-5. طرد باورهای پایه. 268 11-5. ارزیابی حل مشکل جدایی از طریق تقریر نظریههای برون گرا در توجیه. 269 1-11-5. اشکال به نظریه انسجام برون گرا. 269 2-11-5. اشکال به نظریههای برون گرا برای حل مشکل جدایی. 271 12-5. دفاع از درون گرایی در مواجهه با مشکل جدایی. 273 برخی نتایج تحقیق در مشکل جدایی. 279
مقدمه و کلیات
بیان مسأله تحقیقموضوع معرفت شناسی « معرفت»[1] است. از این رو در این علم به بررسی موضوعات و پرسشهای مرتبط با معرفت پرداخته میشود. واژه معرفت دارای سه معنا است: معرفت حاصل از آشنایی (مواجهه)،[2] معرفت به چگونگی[3] و معرفت گزارهای[4]. معرفت حاصل از آشنایی عبارت از آشنایی بی واسطه شناسا با متعلق معرفت[5] از طریق تجربه کردن آن است. در این نوع معرفت ما به خودِ موضوع معرفت مستقیماً آگاهی پیدا میکنیم. با مشاهده شهری که برای اولین بار به آن رفتهایم، به آن معرفت حاصل از آشنایی پیدا میکنیم.معرفت به چگونگی عبارت از معرفت به چگونگی انجام کارهای مختلف است. ما در فارسی نوعاً برای این معنا از معرفت، واژه « بلد بودن» را به کار میبریم. وقتی میگوییم حسن میداند که چگونه باید رانندگی کرد، مراد ما از این سخن این است که وی دارای مهارت رانندگی است. از چنین آگاهی به معرفت به چگونگی یاد میکنیم.اما معرفت گزارهای آنجایی است که متعلق معرفت، گزاره[6] است؛ یعنی امری که قابلیت صدق و کذب دارد. معرفت شناسا به اینکه کرج مرکز استان البرز است، از سنخ معرفت گزارهای است. معرفت شناسان معمولاً به معنای سوم معرفت میپردازند. معرفت شناسان توجیه و صدق را از شرایط لازم مهم برای معرفتگزارهای تلقی میکنند.یکی از مشهورترین نظریات برای تبیین مؤلفه صدق و توجیه [7]معرفت، نظریه انسجام گرایی[8] است. نظریه انسجام صدق،[9] نظریهای است که صدق هر باوری را به انسجام آن با مجموعهی مشخصی از باورها میداند و بنابر نظریه انسجام توجیه،[10] یک باور وقتی موجه است که عضوی از یک نظام [11] منسجم از باورها باشد و برای اینکه نظامی از باورها منسجم باشد، باید باورهایی که آن نظام از آنها تشکیل میشود، با یکدیگر منسجم باشند. به گفته برخی معرفت شناسان اصلیترین اشکالی که به این دو نظریه وارد گردیده است، مشکل جدایی است. میتوان از این اشکال تقریرهای مختلفی بدست داد، اما کانون اصلی این اشکال بر این ایده استوار است که اگر صدق و توجیه یک باور صرفاً تابعی از انسجام آن باور با سایر باورها گردد، ارتباط توجیهی باور با واقعیت از بین میرود. عنوان مشکل جدایی را بر مجموعهای از اشکالات که ناشی و از لوازم این ایده هستند، اطلاق کردهایم. در این پایاننامه کوشش میشود پس از بررسی جوانب مختلفِ مشکل جدایی در نظریات انسجام صدق و توجیه، نسبت این مشکل را به این نظریات ارزیابی کرده و در مورد صحت و سقم آن داروی کند. در این تحقیق سعی بر این است که نشان داده شود که آیا راه برون رفتی برای این نظریه در مواجهه با این اشکال وجود دارد یا نه. البته با توجه به اینکه نظریه انسجام صدق، نظریه مقبولی میان معرفت شناسان معاصر - حتی آنان که به این نظریه در باب توجیه قائل هستند - نیست، به این مشکل معرفت شناسان آنچنانکه باید و شاید در این نظریه نپرداختهاند، از این رو تحلیل این مشکل در نظریه انسجام صدق نیاز به بررسی از ناحیه فیلسوف خاصی ندارد. لذا سعی میکنیم راجع به این مشکل اصلیترین نقض و ابرامها را بررسی کنیم. اما از آنجا که نظریه انسجام گرایی از مهمترین نظریات در ساختار توجیه است، نقض و ابرامهای متعددی راجع به این مشکل در میان معرفت شناسان در این نظریه مطرح گردیده است. ما این مشکل را در توجیه از منظرپویمن[12]، پولاک[13] و هارمان[14] بررسی خواهیم کرد.[15] هر کدام از این سه فیلسوف، کانون توجه خویش را معطوف به تقریر خاصی از مشکل جدایی در توجیه کردهاند که به آنها خواهیم پرداخت. اهمیت موضوعمعرفت شناسی یکی از مهمترین و بنیادیترین شاخههای فلسفه است. تأثیر مباحث معرفت شناسی نه تنها بر دیگر شاخههای فلسفه، بلکه بر کل معارف بشری است. این پایاننامه به بحث راجع به دو مؤلفه اصلی « معرفت» میپردازد. هدف اصلی این پژوهش گشودن دریچههای جدید نظریات معرفت شناسی معاصر و عرضه دقیق آن برای آشنایی بیش از پیش فارسی زبانان با گفتمان معرفت شناسی معاصر است. تحقیق عمیقی راجع به این نظریه در باب مشکلی جدایی صورت نگرفته است و جای طرح آن در ادبیات فلسفی کشور ما خالی میباشد. هدف اصلی نگارنده ارائه و ارزیابی این مشکل در نظریههای انسجام صدق و توجیه است. پرسش اصلی تحقیقآیا نظریههای انسجام صدق و توجیه ضرورتاً با مسأله و مشکل جدایی مواجه میشوند یا نه؟ و در صورت مواجه چگونه این نظریهها میتوانند بر این مشکل فائق آیند؟ پرسشهای فرعی تحقیق
فرضیههای تحقیق1- مهمترین اشکال در مشکل جدایی، گسست باور با واقعیت است و بسیاری از اشکالات دیگر ناشی از لوازم این گسست اند. 2- محل اصلی نزاع در مشکل جدایی، باید نظریه انسجام توجیه باشد و دامنهی این مشکل اعم از آن چیزی است که معرفت شناسان نوعاً پیرامون آن بحث کردهاند. 3- پاسخ انسجام گرایان در صدق و توجیه به مشکل جدایی در خصوص حالات ذهنی غیر شناختی ناتمام است. لذا این اشکال بخصوصه به نظریههای انسجام صدق و توجیه در مورد باورهای حاصل از این حالات وارد میگردد. هرچند توجیه مبناگرایان نیز در خصوص این باورها ناتمام است. با ارائه دیدگاهی جدید میتوان معضل توجیهی این باورها را حل نمود. 4- پاسخ پولاک و هارمان به مشکل جدایی راه به جایی نمیبرد. ایراد این اشکال صرفاً به انسجام گرایان از جانب پویمن نیز درست نیست. 5- درحقیقت مشکل جدایی ناشی از درون گرایی در توجیه است؛ لذا این مشکل در اکثر تقریرهایش به نحو یکسان هم بر نظریههای مبناگرایی و انسجام گرایی در توجیه و هم به خود مستشکلان در نظریه مطابقت در صدق وارد است. 6- برون گرایان به این موضوع نپرداخته اند یا اصلاً دشواری این مشکل برایشان مطرح نمیگردد. اما میتوان گفت که در حقیقت نظر ایشان پاسخ این مشکل نمیتواند تلقی شود؛ لذا حتی اگر تقریر برون گرایی از نظریه انسجام ارائه شود، نمیتواند در حقیقت پاسخ این مشکل از رهگذر آن ارائه شود. 7- میتوان از نظریات درون گرا در مقابل مشکل جدایی دفاع کرد. ایشان شاهد خوبی برای ارتباط توجیهی باورهای خویش با واقعیت خارج در مقابل بدیل های شکاکانه دیگر مفروض دارند، هرچند این ارتباط یقینی نیست. روش تحقیقاین تحقیق از نوع تحقیقات تحلیلی- توصیفی است. برای این تحقیق ابتدا از منابع مختلف فیش برداری کردهایم و سپس پس از جمع آوری نظریات مختلف در این موضوع به تنظیم و دسته بندی مطالب پرداختیم تا تصویری دقیق از موضوع مورد بحث ارائه دهیم. در نهایت با روش تحلیل منطقی به ارزیابی دیدگاههای مختلف پرداختیم. همت اصلی نگارنده در این پایاننامه - چه در ارائه دیدگاههای مختلف و چه در ارزیابی آنها- براین بوده است که معیار دقت، وضوح و استدلال که ویژگی بارز فلسفه تحلیلی میباشند را رعایت کند. پیشینه مسألهاز زمان طرح نظریه انسجام گرایی تاکنون نقض و ابرامهای گوناگونی راجع به این نظریه در کتابها و مجلات معتبر بین المللی صورت پذیرفته است وحتی اکنون نیز هنوز این گفتمان ادامه دارد. البته کانون توجه معرفت شناسان بیشتر بر نظریه انسجام توجیه است. اما متأسفانه در ادبیات فلسفی زبان فارسی، اثری مستقل راجع به این نظریه را نمییابیم. تنها اثری که در باب این مسئله در زبان فارسی وجود دارد، رساله دکتری به نام « ارزیابی و نقد نظریه هماهنگی حقیقت» است که از جانب دکتر مرتضی فتحی زاده در دانشگاه تربیت مدرس در دوره دکتری دفاع شده است. هرچند این رساله با توجه به عنوانش باید در مورد نظریه انسجام صدق باشد، اما این رساله بحث خاصی راجع به نظریه انسجام صدق ندارد و بالتبع بحثی راجع به مشکل جدایی در نظریه انسجام صدق در این رساله صورت نگرفته است. اما چند صفحه گزارش از مشکل جدایی در نظریههای انسجام توجیه در این رساله مطرح شده است. بنابراین تحقیق پیرامون مشکل جدایی [1] knowledge [2] acquaintance knowledge [3] knowledgehow [4] propositional knowledge [5]object of knowledge [6]proposition [7] justification [8] Coherentism [9] coherence theory of truth [10] coherence theory of justification [11]. مراد از نظام « system »، یک کل درهم تنیده که اجزای آن با هم ارتباط وثیق دارند، است.اینجا مراد از نظام، مجموعه و منظومه باورها ، همین است. [12].Louis P, Pojman [13] . John l, Pollock [14] .Gilbert, Harman [15]. هرچند به نظر این مشکل باید از منظر بونجور و لرر بررسی شود؛ چرا که این دو از بزرگترین انسجام گرایان بودهاند و علی القاعده باید پاسخ و دفاع ایشان از این مسأله مورد نقد و بررسی قرار بگیرد. اما در این پایاننامه ارزیابی پولاک و پویمن راجع به این مسأله انتخاب شد؛ چرا که ایشان در تحلیل خویش، پاسخ این انسجام گرایان را مطمح نظر قرار دادهاند و ما با این انتخاب علاوه بر اینکه بر پاسخ لرر و بونجور اطلاع مییابیم، از نقض و ابرامهای ایشان به این دو انسجام گرا نیز آگاهی پیدا میکنیم و ارزیابی ما راجع به این مشکل دقیق تر میگردد. البته از نظریه هارمان به عنوان انسجام گرایی اصیل در باب این مشکل بحث کردهایم. جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید |