معقولیت و لوازم دینی آن از دیدگاه ابنسینا و ویتگنشتاینword
معقولیت و لوازم دینی آن از دیدگاه ابنسینا و ویتگنشتاینwordچکیده دیدگاههای فلسفی ویتگنشتاین متأخر با توجه به مبانی، پیشفرضها و لوازم دینی آنها در نهایت به این نکته منجر میشود که گزارههای دینی با گزارههای علمی و تاریخی تفاوت دارند و از جایگاه متعالیتری برخوردارند. ضمن اینکه چنین باورهایی سراسر زندگی و حیات یک انسان را تحت تأثیر قرار میدهند. توصیف و برجسته نمودن نظریات ویتگنشتاین متأخر در ابعاد دینی مستلزم آشنایی با برخی عناوین مهم فلسفه او مانند گرامر عمیق، بازی زبانی، شکل زندگی، دیدن به منزله و استعاره و تشبیه در زبان دینی است که در این پژوهش به آنها پرداختهایم. از طرف دیگر ابنسینا با توجه به رویکرد مشرقی یا عارفانهاش مورد توجه قرار گرفته و به نوعی موضوع عقلانیت را در ابن سینا در مقام منطقدان، فیلسوف و عارف بررسی کردهایم. ابن سینا از موضع یک عارف بر حالات و مقامات عرفا که به نظر غیرمتعارف میآید تأکید میورزد و برای شرح و توصیف آنها در تعدادی از رسالههای خود از زبان تمثیل بهره میبرد. در این رساله دیدگاههای ابن سبنا و ویتگنشتاین متأخر در موضوعاتی که عمدتاً با معقولیت، عقلانیت، دین و عرفان مرتبط بودهاند را مقایسه و ارزیابی کردهایم. واژگان کلیدی: معقولیت، باورهای دینی، بازی زبانی، استعاره و تشبیه، ویتگنشتاین، رویکرد مشرقی، عقلانیت، ابن سینا. فهرست مطالب 1-تعریف مساله و بیان سوالهای اصلی تحقیق2 4- مسایل محوری عقل و عقلانیت نزد ابن سینا24 فصل 1: عقلانیت در فلسفه مغربی ابن سینا33 2-1- رابطه انواع بدیهیات و وضوح37 4-1- عقلانیت در نظریه توجیه ابن سینا49 فصل 2- عقلانیت در فلسفه مشرقی ابن سینا60 4-2- تدرّج و تشکیک معنای عقلانیت در حقایق دینی و عرفانی71 5-2- اندیشههای تمثیلی و عرفانی ابن سینا77 6-2- مصادیق تشکیک معنای عقلانیت در داستانها و سه نمط آخر اشارات83 فصل 1- ویتگنشتاین و رویکرد متفاوت در فلسفه109 2-1- فلسفه یگانه ویتگنشتاین و نقد فلاسفه113 3-1- فلسفه در دو دوره حیات فکری ویتگنشتاین118 2-2- تغییر گرامرعمیق و معقولیت134 3-2- معقولیت و سولیپسیسم یا تنهاخودباوری137 ١-3- فرق معناداری و ارزش صدق154 ٢-3- معقولیت گزاره های ارزشی(4)155 4-3- معقولیت، بازی زبانی وشکل زندگی161 5-3- معقولیت در دیدن به منزله167 4-4- آرای بعضی از پیروان ویتگنشتاین200 فصل 1: مشابهت در دیدگاهها، مواضع و رویکردهای ابن سینا و ویتگنشتاین235 فصل 2: اختلاف در دیدگاهها، مواضع و رویکردهای ابن سینا و ویتگنشتاین245 پیوست: ترجمه فارسی رساله الطیر279 نشانههای اختصاری آثار ویتگنشتاین BB The Blue and Brown Books CV Culture and Value LC Lectures and Conversations NB Notebooks (1914-16) OC On Certainty PG Philosophical Grammar PI Philosophical Investigations PO Philosophical Occasions 1912-1951 RFM Remarks on The Foundations of Mathematics PR Philosophical Remarks TLP Tractatus Logico-Philosophicus Z Zettel مقدمه بسم الله الرحمن الرحیم در این مقدمه ابتدا مسالههای تحقیق، روش و انگیزه تحقیق و در پایان مروری بر موضوعات رساله را مطرح کردهایم. 1-تعریف مساله و بیان سوالهای اصلی تحقیقمعقولیت[1] اصطلاحی است که عمدتاً از اواسط قرن بیستم در حوزههای مختلف مطالعات اجتماعی فلسفی مطرح شده است. بحث معقولیت واکنشی است در مقابل عقلگرایی و علمگرایی افراطی در سنت غرب که عمدتاً به عنوان راهکارهای مناسبی برای جایگزینی وثاقت[2] دین و ایمان پیشنهاد شده بود. اهمیت لودویگ ویتگنشتاین و فلسفه اش در دوران معاصر هم از جنبه نگرشهای متفاوت وی به مسایل فلسفی و اجتماعی است و هم به این خاطر است که (به قول ویلهلم فسنکول در کتاب گفتنیها-ناگفتنیها)[3] فلسفه وی به ما نشان میدهد صادقانه و روشن اندیشیدن چه میباشد. بعلاوه نگاه متفاوت او به فلسفه (منحل کردن بسیاری از سؤالات فلسفی) مسیر جدیدی را برای فلسفه گشود که یکی از مظاهرش در موضوع «معقولیت» تجلی یافته است. این موضوع بستر وسیع و عمیقی را فراهم می کند که برای دین شناسان و فیلسوفان دین بسیار مغتنم است. از نظر ویتگنشتاین هیچ نظریه ای هرچند مستدل و موجه قدرت تغییر جهت دادن به زندگی فرد را ندارد در حالیکه دین چنین تاثیری دارد. آنچه در دین موضوعیت و اصالت دارد، نجات انسان است. اگر واقعاً میخواهیم نجات یابیم به یقین نیاز داریم نه عقل، رویا و دانش. این یقین همان ایمان است؛ چیزی که قلب و روح به آن نیاز دارد نه عقل نظری. زیرا این روح، جان و تمامی عواطف آدمی است که باید نجات یابد نه ذهن انتزاعیاش. آنچه در تفکر ویتگنشتاین اهمیت اساسی دارد و برای معرفت دینی رهگشاست رویکرد خاصی است که وی به دین و دینداران به عنوان نحوه خاصی از زندگی دارد. دینداران با باورهای دینی زندگی میکنند. حیات ، نحوه معیشت، امید و آرزوهای آنان وابسته به این نوع باورهای دینی است. آنان باور دینی را به عنوان امری که منطقی است یا منطقی نیست در نظر نمیگیرند. باور دینی امری فرامنطقی است. در دین و بیان دینی از نوعی زبان که ناشی از نوع خاصی نحوه زندگی است، استفاده می شود که خاص زبان دین است. در اینجا ما از این گزاره ها استفاده میکنیم: «من به فلان و بهمان حادثهای (مثل روزقیامت) که در آینده اتفاق میافتد، باور دارم.» او معتقد است که این نوع استفاده از گزارهها با آنچه در علم به کار میبریم، به طور کلی متفاوت است. در حوزه باورهای دینی به دنبال این نیستیم که مطلبی را برای کسی اثبات علمی و یا عقلانی کنیم چنین کاری مطمئناً «نامعقول» است. آنچه در این رساله به دنبال آن هستیم پی جویی و وارسی این نوع نگاه خاص به باورهای دینی است. نگاهی که منجر به آن چنان تسلطی در نگرشهای ویتگنشتاین می شود که حتی نمیتواند در سایر مسائل از این نگرش و تسلط دینگرایانه یا دینمدار جلوگیری کند. (خواه این مسائل را به قول مالکوم مسائل فلسفی در نظر بگیریم و خواه به قول وینچ مسائل غیرفلسفی) ما در این رساله سعی میکنیم مهمترین [1]- Rationality [2]- Authority 3-در مورد فسنکول و همین کتاب در بند 3-2 فصل دوم از بخش دوم سخن خواهیم گفت. جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید |