دانلود پاورپوینت بازاریابی شبکه ای - رشته مدیریت بازرگانی
دانلود پاورپوینت بازاریابی شبکه ای - رشته مدیریت بازرگانیفرمت فایل: پاورپوینت تعداد صفحات: 22 قابلیت ویرایش: دارد منابع: دارد ---------------------------------- تاریخچهی بازاریابی شبکهای حقیقت این است که هیچکس به درستی نمیداند که بازاریابی شبکهای از کجا و چگونه آغاز شده است. داستانها و روایت های مختلفی در این زمینه نگارش شده است و صحت و سقم آن به درستی مشخص نیست چرا که این مدل کسب و کار یا Business Model به مرور زمان و به تدریج، طی گذشت سالها پیش از جنگ جهانی دوم تکامل یافته است. اصولاً مقوله بازاریابی علمی و حتی آکادمیک (به عنوان یک رشته تحصیلی) از اواسط قرن بیستم شکل گرفته است و به همین ترتیب است سایر اشکال بازاریابی. اما اکثر کارشناسان، فعالان و ناظران در این زمینه اتفاق نظر دارند کمپانی Nutrilite که در حال حاضر به عنوان بخش یا زیر مجموعهای از Amway شناخته میشود اولین شرکتی بوده است که «بازاریابی شبکهای» یا MLM را به صورت واقعی به کار برده است. از دید ناظران، این شرکت علاوه بر اینکه بنیانگذار بازاریابی شبکهای است، در حقیقت، بنیانگذار صنایع مکملهای غذایی و ویتامینهای خوراکی نیز بوده است که فعالیتشان در این زمینه باز میگردد به سالهای ۱۹۲۰. عدهای بازاریابی شبکهای را محصول قرن بیستم میدانند با یک تاریخچهی یکصد ساله، عدهای آن را مقولهای هفتاد هشتاد ساله میدانند با توجه به فعالیتهای کمپانی Nutrilite در زمینه صنایع غذایی و برخی دیگر از فعالان و کارشناسان، با توجه به فراگیر شدن آن، تاریخچهی بازاریابی شبکهای را حدود چهل پنجاه سال میدانند، تقریباً از زمانی که قوانینی برای کنترل آن (در امریکا) وضع گردید. اما آنچه که در مورد تاریخچه بازاریابی شبکهای جالب و غیر قابل انکار است، ارتباطی است که MLM با صنایع غذایی داشته است و بدون شک پیشرفت و توسعه صنایع غذایی امریکا، موفقیت چشمگیر خود را مدیون شرکتهایی است که از بازاریابی شبکهای استفاده کردهاند. آغاز آنچه که در تاریخ ثبت شده است اشاره ای به چگونگی بوجود آمدن این ایده ندارد. در سال 1949 دو جوان به نامهای ریچ دووس Rich DeVos و جی واناندل Jay VanAndel توزیع کننده محصولات کمپانی Nutrilite بودند، این دو جوان توانسته بودند ظرف مدت یک دهه سازمان بزرگ و موفقی را در سرتاسر امریکا ایجاد کنند و به این ترتیب فروش فوق العادهای را برای کمپانی و درآمدی برای فروشندههای مستقیم کالاها بوجود آورند. اما از اواخر سالهای 1950 مشکلی بوجود آمد و آفتی به جان شرکتهای MLM انداخت و همین مشکل باعث شد که سازمان یا شبکه آنها را در هم بکوبد. در واقع، بازوی تولید کنندهی کمپانی Nutrilite از بازوی بازاریابی کاملاً جدا بود و در چنین شرایطی (و نه فقط در MLM که در همهی بیزنسها) به سادگی میتوان مشاهده کرد که بازوی بازاریابی پول بیشتری درمیآورد و البته این چیز عجیبی نیست و کاملاً طبیعی است که در زندگی یا در هر صنعتی، افرادی که تولید کننده ها را به بازارهایشان متصل میسازند بیشترین سهم را از فروش (قیمت فروش) به دست میآورند. معمولاً در چنین شرایطی است که بین تولیدکنندگان و بازاریابها یک حالت بلاتکلیفی و سرگردانی یا اصطلاحاً Standoff بوجود میآید. به همین دلیل است که این دو جوان شدیداً تحت نظر قرار میگیرند و مدام برایشان اخطاریه میرود و ایجاد مزاحمت میشود. سازمان شان به سرعت کوچک و کوچک تر میشود و عدم وجود محصول برای توزیع و نیز عدم درآمد مکفی حاصل از فروش باعث این تحلیل سریع شبکه توزیعشان میشود. همین امر باعث میشود که دو طرف به هیچ روی نتوانند با هم به توافق برسند و به همین دلیل است که این دو جوان تصمیم میگیرند محصول خودشان را داشته باشند تا مجبور نباشند چیزی را بازاریابی کنند که دیگر وجود ندارد. آنچه پس از این بوجود میآید به نوعی مثل یک افسانه میماند. در ۱۹۵۹ این دو جوان، شرکت خودشان را تاسیس میکنند. در سال ۱۹۵۹ کمپانی Amway فعالیت خودش را آغاز میکند و ظرف ده سال که از فعالیت آن میگذرد، میتواند کمپانی Nutrilite را بخرد. موسسین این شرکت بدون اینکه بخواهند خودشان را به گذشته سرگرم کنند، چشم به آینده دوختند و شرکتی را ساختند که حتی در حال حاضر (زمان نگارش این مطلب ۱۹۹۹) نیز بزرگترین شرکت MLM در دنیاست. البته موفقیت و نوع موفقیت آنها چنان چشمگیر بود که بار دیگر توجه و نگاهها را به خود جلب کرد و همین موضوع باعث شد تا یک عالم شرکت MLM جدید نیز به آنها بپیوندند. امریکایی ها معتقدند که همیشه و در هر جایی یک «نیمه تاریکی» هم وجود دارد. شرکتهای بسیاری با اجناس تقلبی و زیر پا گذاشتن مسائل اخلاقی و قوانین محلی یا ایالتی مثل قارچ روئیدند و طرحها و سیستمهای تقلبی و غیر قانونیشان موجب شد تا مشکلات جدیدی برای شرکتهایی که به صورت قانونی MLM را به کار میبردند بوجود آید. شرکتهای قانونمند و متعهد MLM اولین شخصیتهای حقوقی بودند که خودشان بر علیه شرکتهای متقلب از دولت امریکا خواستند تا با وضع قوانین مشخصی به میدان بیاید و فعالیتها را تحت نظر بگیرد. MLM طی سالهای بعد از این و تا امروز بسیار توسعه یافته و کامل تر شده است. شرکتهای بسیاری نه فقط در امریکا که در اقصی نقاط جهان با استفاده از این مدل کسب و کار توانستهاند کالا و خدماتشان را بازاریابی کنند و شبکههای فعال، با انگیزه و گستردهای از فروشندههای مستقیم را بوجود آورند سیستم بازاریابی شبکه ای ، که هنوز در
ایران بحث و جدل فراوانی بر سر درستی یا نادرستی آن وجود دارد ، ابتدا در
سال 1959 میلادی در امریکا ، شکل گرفت و اقتصاد دانان بزرگی همچون راک فلر ،
نت ورک مارکتینگ ها را پدیده ای توصیف کردند که 95 درصد سود تولیدکنندگان
را که صرف تبلیغات بیهوده ، می شود تا 5 در صد سود باقیمانده به دست بیاید ،
ذخیره کرده و از طریق مشتریان خود ، این تبلیغات را انجام دهد . بازاریابی شبکهای چیست؟ آینده بازاریابی شبکهای را چگونه می بینم؟ روانشناسی و جامعهشناسی بازاریابی شبکهای چیست و ... آمار و ارقام دقیقی در اختیار نداریم و البته در ایران این چندان هم موضوع تازه ای نیست و تقریباً همه ما به آن عادت کردهایم اما گفته میشود که گویا در ایران در حال حاضر، نزدیک به ۱۳۰ هزار نفر (و به روایتی دیگر تا ۳۵۰ هزار نفر) تنها روی بازاریابی شبکهای گلدکوئست کار میکنند، اما با توجه به اتفاقاتی که اخیراً برای فعالیت این شرکت در ایران رخ داده است، فعالیتها تا زمانی که گلدکوئست مراحل قانونیاش را پشت سر بگذارد و دفترش را به صورت قانونی در ایران راهاندازی کند به نوعی کند یا متوقف شده است. این حقیقتاً جالب است که اکثر افرادی که در زمینه بازاریابی شبکهای کار میکنند، فکر میکنند که بازاریابی شبکهای یعنی گلدکوئست و گلدکوئست یعنی بازاریابی شبکهای، علت این موضوع، سابقهی دیرینه دارد در فرهنگ شنیداری - و اکثراً بدون مطالعه و تحقیق - ما ایرانیها، حتماً شما هم این را شنیدهاید که در زمانهایی نه چندان دور، اکثر کالاهایی که توسط تجار برای اولین بار به کشور وارد میشدند و مورد استفاده عموم قرار میگرفتند، به نوعی نام تجاری خود را تا آن حد بین مردم جا میانداختند که گویی تنها نوع کالای تولید شده، فقط همان «مارک» تجاری بوده است و بس. یک زمانی اگر مردم میخواستند بگویند آبگرمکن یا بخاری جدیدی خریدهاند، میگفتند یک «دئوترم» جدید گرفتهاند، برای «دستمال کاغذی»، میگفتند «کلینکس»، مایع نرمکننده لباس را میگفتند و برخی هنوز هم میگویند «سوسافت»، یا وقتی میخواهند به مته و درل (دستگاهی برای سوراخ کردن دیوار یا سقف) اشاره کننده، میگویند «بلکانددکر» حال آنکه، اینها نامهای تجاری هستند و دهها مارک تجاری دیگر نیز دارند همان نوع کالا را عرضه میکنند. حالا حکایت «بازاریابی شبکهای» است. مدلی برای بیزنس یا کسب و کار، برای داشتن نوعی درآمد که به آن Residual Income گفته میشود و با توجه به دایره نفوذ افراد و تکیه بر یک تساعد هندسی گسترش مییابد. تاکید ما برای ایجاد آگاهی در میان مردم این قسمت قضیه است که: «برای هر نوع کالای مصرفی یا خدمات، میتوان از مدل بیزنس «بازاریابی شبکهای» استفاده کرد.» - اینترنت و دیگر استراتژیهای بازاریابی اینترنتی به عنوان ابزار یا خدماتی قوی میتوانند به کمک «بازاریابی شبکهای» آمده، گسترش و نفوذ آن را سرعت دهند. آنچه مسلم است این است که همه تقریباً میدانیم «بازاریابی شبکهای» کار سادهای نیست. یک شبه نباید و نمی توان انتظار مولتی میلیاردر شدن داشت. این کار در نوع خود بسیار هم سخت است. ۹۵ درصد از افرادی که زیر مجموعه شما میشوند، دیگر هیچ فعالیتی (توصیهای) نمیکنند و فعالیت بازاریابی شما در همان نقاط شاید برای همیشه متوقف شود. یکی از دلایل میتواند این باشد که افراد زیرمجموعه شما، به نوعی، آرام آرام، اعتمادشان را به شما از دست میدهند. دلیل دیگر میتواند این باشد که شما آنان را به درستی هدایت و رهبری نکردهاید و آموزشهای لازم به آنان ندادهاید.
بسیاری از مردم در داخل یا خارج از ایران درکی اشتباه از بازاریابی شبکه ای یا اصطلاحاً NetworkMarketing دارند و به همین دلیل بسیاری از فعالیتهای مرتبط با این نوع بازاریابی در ایران منجر به شکست می شود. بازاریابی شبکه ای اخیراً به بحثی جنجال برانگیز در سرتاسر جهان و خصوصاً ایران تبدیل شده است و علت آن این است که متاسفانه بازاریابی شبکهای به عنوان نوعی مدل کسب و کار، توسط افرادی ناآگاه و به شیوه ای نادرست به مردم معرفی شده است. مسلماً بسیاری از مدلهای بیزنس و بویژه بازاریابی چند سطحی MLM نیازمند آموزش و فرهنگسازی است و عملاً این موضوع در سطح عامه مردم یا هنوز به درستی پیاده نشده است و یا اینکه فعالیت های آموزش و آمادهسازی اذهان عمومی و حتی برخی از مسئولین مملکتی پیش از اینکه آغاز شود منجر به شکست شده است. بازاریابی به روش چند سطحی یا MLM یکی از روش های واقعی و عملی بازاریابی کالا و خدمات است اگر به درستی و صحیح پیاده سازی شود. این نوع بازاریابی بسیار سخت است و مسلماً از طریق آن نمی شود یک شبه میلیاردر شد اما اگر درست پیاده شود و آموزش های لازم داده شود افراد یا شرکت ها به خوبی می توانند از آن به عنوان یک مدل کسب و کار برای ایجاد درآمد و نیز به عنوان یکی از استراتژی های بازاریابی خود استفاده کنند. موفقیت - چه در دنیای واقعی پیرامون ما و چه در دنیای مجازی یا اینترنت - از خودش ردی بر جای می گذارد. افرادی که میخواهند در کسب و کارشان موفق شوند، یکی از کارهایی که میکنند این است که رد افراد موفق را در پیش میگیرند یا به اصطلاح از الگویی که آنان دنبال کردهاند، الگو برداری میکنند. به این ترتیب، مدل های کسب و کار یا اصطلاحاً (BusinessModels) شکل میگیرند. از طرف دیگر، واقعیت هایی پیرامون ما، میتوانند به موفقیت ما در پیروی از مدل های کسب و کار کمک کنند. مثلاً این یک واقعیت انکار ناپذیر است که هر کسی در هر جامعهای، افرادی را پیرامون خود دارد که با آن افراد معاشرت دارد. حلقه ای از افراد مختلف پیرامون یک فرد مورد نظر، شبکه ای از افراد را بوجود میآورد که می توانند با ارتباطاتی که با هم دارند، روی هم اثر بگذارند. این اثرات، مثبت یا منفی بسیار حائز اهمیت می باشند. هر چقدر فرد مورد نظر ما با افراد بیشتری در ارتباط باشد، به این معنی است که شبکه گسترده تری را پوشش میدهد. اثر مثبت روی این فرد، می تواند منجر به اثری مثبت روی کل افراد متصل به او شود. مسلماً یک اثر منفی بر روی این فرد، می تواند منجر به فاجعهای در ایجاد یا حفظ معاشرت های آتی ما شود. در حقیقت، واژه «معاشرت» را در اینجا، من به عنوان معادلی نسبتاً مناسب برای Networking آوردهام. در جملاتی که امریکایی ها بکار می برند، حتماً شنیده اید که مثلاً میگویند: «از یک networking بر می گردم ...» این به این معنی است که آن طرف از یک گردهمایی ویژه می آید، جایی که با عده آدمهای بیشتری آشنا شده است و با آنها ارتباط برقرار کرده است. ما در اینجا، در جامعه خودمان، به نوعی از آن به عنوان «معاشرت» یاد میکنیم........... جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید |