چکیده
با توجه به شکل گیری گروههای تروریستی در
دهه های اخیر و تشکیل این گروهها از اتباع کشورهای مختلف و با در نظر گرفتن
این موضوع که فعالیت های این گروهها دیگر از حالت فعالیت داخل یک سرزمین
خارج شده و به فعالیت بین المللی تبدیل شده است و بعد از اعلام نظر جورج
بوش مبنی بر جنگ با تروریسم بحثی در محافل حقوقی و سیاسی پدیدار شد که در
زمان مبارزه با ترویسم مانند القاعده و داعش که توانسته اند کنترل کشور و
یا بخشهای مهمی از یک سرزمین را در اختیار بگیرند می بایست از چه قوانینی
استفاده نمود و در زمان دستگیری و محاکمه و گذراندن دوران محکومیت نیز از
چه قوانینی باید استفاده کرد . اکثر قریب به اتفاق اندیشمندان نظر بر این
موضوع دارند که می بایست از قوانی و حقوق بین الملل جنگ استفاده نمود اما
با توجه به پیچیدگی های فراوانی که وجود دارد و عدم انطباق بخشهای زیادی از
حقوق بین الملل جنگ با مفهوم تروریسم ما در این تحقیق به دنبال این موضوع
هستیم که تروریسم چه تاثیر بر حقوق بین الملل جنگ قرار داده است روش مورد
استفاده در این تحقیق روش کتابخانه ای و استفاده از مقالات معتبر در مجلات
علمی داخلی وخارجی بوده است ونتایج به دست آمده از این تحقیق به این شکل
بود که در یافتیم بعد از 11 سپتامبر و مبارزه با تروریسم ( از منظر کشورهای
غربی جنگ با تروریسم ) و دستگیری های فراوان از مظنونین عملیاتهای
تروریستی و همچنین عوامل این گونه اقدامات بسیاری از مفاد حقوق بین الملل
جنگ در خصوص غیر نظامیان درگیر در این گونه درگیری ها ، سربازان ارتش های
کشورهای در معرض خطر تروریسم عوامل و نیروهای تروریستی رعایت نگردیده و
کشورها براساس نظر سیاسی و منافع ملی خود اقدام نموده و بسیاری از قوانین
مصوب جهانی را زیر پا گذاشته اند از جمله بازداشتهای طولانی مدت بدون تفهیم
اتهام ، شکنجه های فراوان و جاسوسی از تمامی کشورها و مردم به بهانه
مبارزه با تروریسم انجام شده است ؛ و می بایست برای جلوگیری از این گونه
اقدامات در اولین اقدام تعریف درستی از تروریسم زیر نظر سازمان ملل که مورد
قبول همگان باشد انجام گیرد و بعد از آن کنوانسیونی در خصوص نحوه محاکمه
عوامل تروریستی به تصویب برسد و به دلیل وضعیت فرهنگی در جوامع جهانی می
بایست مبارزات با تروریسم را به اتحادیه های منطقه ای سپرد تا براساس شرایط
هر منطقه این اقدامات انجام پذیرد
-1مقدمه
خشونت پدیده ای است که بشر در سراسر تاریخ زندگی خود با آن مواجه بوده است.
تروریسم به عنوان وجهی از خشونت هم در
تاریخ کشورهای غرب و هم در کشورهای شرقی، مدام اتفاق افتاده است.(فیرحی و
ظهیری، 1387) «ترور» واژه ای هراس انگیز و نفرت زاست. با شنیدن واژه «ترور»
فهرستی از انواع مختلف خشونت ها، قتل ها و جنایت ها به ذهن تداعی می شود.
ترور به معنی مصطلح خود دیر بازی نیست که در قاموس لغات بشری راه یافته
است، اما در همین مدت کوتاه آنچنان وجدان بشری را جریحه دار کرده است که
همه انسان ها در محکوم کردن آن هیچ تردیدی به خود راه نمی دهند. (برجی،
1381)
تروریسم به عنوان پدیده ای با سابقه از
قرن 18 میلادی بیشتر با اهداف سیاسی به اجرا درآمده در این قرن پدیده
تروریسم در فرانسه نمود عینی پیدا کرد و در قرن 19، با ظهور آنارشیست ها،
رنگ و بوی سیاسی بیشتری یافت. آنارشیست ها معتقد بودند که دولت پدیده ای بی
فایده است؛ بنابراین تروریسم مفهومی پیچیده تر یافت و از این تاریخ
تروریسم به عنوان پدیده ای با شکل جدید مطرح شد؛ به عبارت دیگر، علاوه بر
اشکال قدیمی تروریسم مانند ارعاب، قتل و کشتار، شکل های جدیدی همچون
خرابکاری، آدم ربایی و هواپیماربایی نیز وارد مجموعه تروریسم شد. (توکلی،
1391)
صرف نظر از حوادث تروریستی گذشته های دور،
پدیده تروریسم لااقل از قبل از جنگ جهانی اول منشاء بسیاری از درگیری ها و
خصومت ها در روابط بین الملل بوده است. در بسیاری از موارد به دلیل تبعات
گسترده ای که در پی داشته است، بر روند تحولات روابط بین الملل تاثیر
گذاشته است. ترور ولیعهد اتریش در سال 1914 در سارایو شعله های جنگ جهانی
اول را بر افروخت و حادثه 11 سپتامبر 2001 نقطه عطفی در تحولات سیاسی اوایل
قرن حاضر محسوب می گردد. (حبیب زاده، 1386) حوادث 11 سپتامبر 2001 میلادی،
شرایطی را مهیا ساخت که بحث تروریسم و مبارزه با آن از سطح ملی و داخلی
کشورها خارج شود و بعدی فراگیر و بین المللی یابد. (بزرگمهری،1387)
در عصر ما، تروریسم از تهدیدی ملی به
تهدیدی بین المللی و جهانی مبدل گشته و هراس آن وجود دارد که با گسترش آن
صلح و امنیت بین المللی به مخاطره افتد. در عصر جهانی شدن و فناوری
پیشرفته، دیگر در مرزهای ملی و منطقه ای محصور نمی ماند. تروریست ها همگام
با روند جهانی شدن پیشرفت کرده اند اما هرگز در قید و بندهای بین المللی
ناشی از آن گرفتار نشده اند. از این رو هیچ منطقه، دولت یا ملتی از اقدامات
آن مصون نمی مانند. گروه های تروریستی با انگیزه های گوناگون دست به
عملیات تروریستی می زنند و نگرانی از احتمال وقوع اینگونه عملیات زمانی
بیشتر می شود که تروریست ها از تسلیحات هسته ای، شیمیایی و بیولوژیکی
استفاده کنند. (کوشا و نمامیان، 1387)
جهانی شدن به عملیات تروریستی بین المللی
سرعت بخشیده است. پیشرفت های فناوری به قدرت تحرک تروریست ها کمک کرده و
ارتباط آنها با یکدیگر را هم در داخل و هم در خارج بسیار آسان ساخته، به
طوری که در این میان هدف برخی گروه های تروریستی حتی تغییر نظام بین المللی
و ایجاد نظام جدید تعریف گردیده است. (آقایی خواجه پاشا، 1392) شاید یکی
از آثار منفی جهانی شدن و گسترش سریع ارتباطات، پیدایش «تروریسم نوین
غیردولتی» از پایان جنگ سرد به بعد و ظهور القاعده باشد. پیام های تروریست
ها در مدت کوتاهی در سراسر جهان توسط برخی رسانه های جمعی انتشار می یابد و
همین امر تروریست های بین المللی را به یکی از اهداف عمده خود که «ایجاد
رعب و وحشت» در جهان است نزدیک می کند. (جلالی، 1384)
با عنایت به این که گروه های تروریستی از
طریق قاچاق اسلحه، پولشویی، استفاده از مقررات پناهندگی و جهانگردی و به
کارگیری فناوری اطلاعات، دامنه فعالیت های خود را در سطحی بین المللی گسترش
داده اند، لذا مبارزه با آن نیز بعد بین المللی پیدا کرده است.
(بزرگمهری،1390)