: قرمزپوش آبی پوش ]محیط صحنه به دوقسمت مساوی تقسیم شده است.قسمت اول،کاملاآبی رنگ است.یک دکه آبی رنگ نیز درآن قسمت قراردارد.نیمه دیگر،قرمزرنگ است.یک دکه قرمزرنگ درآن قسمت به چشم می خورد.دیوارهای دوطرف صحنه باعکس های مجلات وروزنامه های کهنه ،تکه پاره های تبلیغاتی رنگ ورورفته ،شندره ها وپارچه های کهنه قرمزوآبی پوشیده شده است.[ 1 ]نورمی آید.مردسرخ پوش،هریک درسمت چپ وراست سکوایستاده اندوبرای تماشاگران سخن می گویند؛همچون جارچیان،شومن ها وگویندگان آتشین برنامه های رادیویی وتلویزیونی.مطنطن وغرا.مسلط واغواگر،پیچ وتاب می خورندوحرف می زنند.گویی یک ترانه تبلیغاتی رابرای مخاطب هایی گیج وگول ،اجرامی کنند.[ آبی پوش؛این جا قلمروماست،محیطی بازوگسترده ،به وسعت تمامی خشکی هاودریاها؛پهنه وسیع این گردونه خاکی. قرمزپوش؛جریان رودها،وزش بادها،برف وباران،انگبین گل هاودرختان،حیات وحوش ونفس جانداران. آبی پوش؛ردای سروری براین گردونه خاکی،برقامت بلندورسای مادوخته شده است. قرمزپوش آنی حکم می کنیم ومحکوم رابرحکم مان راه گریزی نیست. آبی پوش راه گریزی نیست! قرمزپوش البته .... آبی پوش ...البته باپیروی ازیک قانون. قرمزپوش قانونی که بامشقت فراوان،آن راتدوین نموده ایم ودرراه دشواراجرای مفاد آن درتلاشیم. آبی پوش درسطر سطرقانون ما همه چیزبه وضوح وروشنی دیده می شود. قرمزپوش همیشه حق بامشتری است. آبی پوش قانون شماره سیزده. قرمزپوش حق انتخاب ،قانون شماره سیزده ونیم . آبی پوش انتخابی آرام وساده ،بدون منظوروبدون هیچ گونه مقصدمشخص ویانامشخص جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید |
انقلاب هند (مبارزه استقلال هند 1930 تا 1931) واژه ی انقلاب ، برابر کلمه ی انگلیسی یا فرانسه Revolution است . این کلمه از ریشه ی لاتین Revolvere به معنای " عقب افتادن " گرفته شده که از آن واژه ی Revolution به معنای " بازگشت زمان " مراد می شود . از نقطه نظر سیاسی – اجتماعی ، انقلاب : دگرگونی ناگهانی است که در بیشتر موارد خشونت بار و خونین است . این حرکت اجتماعی ، نظم اجتماعی و نهادی و سیاسی کنونی را در هم می شکند تا نظامی نوین متناسب با شعارهای اولیه ایجاد کند . در چشم انداز چپ گرایان مارکسیست انقلاب با هدف گذار از بی زمانی و رسیدن به زمان است که این فرایند توام با عبور از خود بیگانگی و رسیدن به خود واقعی است . این خود واقعی : تاریخی شدن در بستر جریان تاریخی است . این تاریخی شدن همانا آزادی است که انسان به دنبال آن است . پر واضح است نظرگاه چپ گرایان مارکسیست ، مبهم ، انتزاعی ، مشعشع و بیشتر حاوی جذابیت های تبلیغاتی است ، تا آنچه در واقعیت انقلاب صورت می گیرد . نظام انقلابی برای دستیابی به ابزارهای قدرت سیاسی و نظامی کارآمد ، مراکزی که قادرند آن را برایش فراهم کنند تجهیز می کند اما پیش از آن ، این مراکز می بایست وفاداری به انقلاب و اهداف آن و نیازهای روزآمد آن را در خود داشته باشند . بنابراین یک انقلاب در بعد فرهنگی و علمی پدید می آید و آن انقلاب فرهنگی در مراکز علمی است . در انقلاب فرهنگی هر گونه تفکر غیر انقلابی ، ایستا و محافظه کارانه ، حذف می شود . چون حذف این تفکر مستلزم حذف افراد است بسیاری از تکنوکرات ها و خردورزان حذف می شوند و اگر عده ای از تکنوکرات های سابق را ابقا می کند برای آن است تا بتواند در سایه تخصص آنها به تربیت نیروهای انقلابی اقدام کند . با تکمیل و تربیت نیروی انسانی آن تکنوکرات های باقی مانده را نیز حذف می کند . نظام انقلابی باید مطمئن شود در آینده از غیرانقلابیان در این مراکز که زیربنای قدرتش را می سازند به وجود نیایند . بنابراین سیستم حذف ، گزینش و تربیت نیروهای جوان و انقلابی را مد نظر قرار می دهد. جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید |