بررسی تطبیقی مسئلهی فیض از دیدگاه ابن سینا و صدرالمتالهین WORDچکیده مسئلهی فیض یکی از مباحث مهم فلسفی است که در فرهنگ و علوم اسلامی مورد توجه و نظریهپردازی اندیشمندان قرار گرفته است. مسائلی که خاستگاه طرح نظریهی فیض تلقی میشوند عمدتاً به نحوهی ارتباط بین مبدأ متعال و ماسوای او باز میگردند. البته غرض از طرح نظریهی فیض توضیح نحوهی بر آمدن کثرت از وحدت است، اما غرض اصلی نظریهی فیض توضیح چگونگی فاعلیت وجودی است؛ یعنی تحقق نحوهای برتر از علیت، ورای علل طبیعی و تحریکی و معدّ، در قالب علیت وجودی که آن را صدور یا فیض نامیدهاند. این مورد از مهمترین وجوه مشخص مکتب فکری ابنسینا و صدرالمتالهین محسوب میشود. ابنسینا در این زمینه با طرح مباحثی چون تمایز وجود و ماهیت در ممکنات و عینیت آنها درخداوند و نیز تمایز بین حادث ذاتی و حادث زمانی، خالقیت خدا را که در آراء ارسطو جایگاهی نداشت تبیین روشنی بخشید. اما در فلسفهی ابنسینا فاعلیت وجودی به معنی اقتران وجودی دو امر مباین است؛ یعنی دو طرف نسبت (علت و معلول) در دیدگاه فوق دارای استقلال وجودی از هم هستند که از آن به تعبیر به اضافهی مقولی میشود و به دلیل مغایرت وجود ممکن با واجب در این دیدگاه وجود ممکن رابطی تلقی میشود. همچنین به دلیل رسوخ لحاظ استقلالی به ماهیت در این دیدگاه، بر امکان ماهوی به عنوان مناط احتیاج به علت تاکید میشود. صدرالمتالهین در این زمینه، علاوه بر پذیرش بدوی موضع رسمی ابنسینا مبنی بر امکان وقوع فاعلیت وجودی و فیض، در تحلیل و تعمیق و تدقیق پیرامون مفهوم فیض و فاعلیت الهی و تبیین ویژگیهای فیض و نحوهی رابطهی حق با خلق کوشیده و با توجه به امکان فقری و وجود رابط و طرح اصطلاح اضافهی اشراقیه سعی در ایضاح بیشتر محل بحث نموده است. اما در انتها به قولی عمیقتر و دقیقتر، یعنی نظریهی تجلی و ظهور در نحوهی فاعلیت حق رسیده که از آن میتوان به فاعلیت ظهوری یاد نمود. در پژوهش حاضر آراء ابنسینا و صدرالمتالهین در باب مسئلهی فیض و فاعلیت وجودی، احکام و توالی آن از جمله چگونگی صدور موجودات، بررسی و مقایسه شده است. این دو فیلسوف، علاوه بر اتفاق نظر در جواز فاعلیت وجودی و اعطای وجود بر پدیدهها و ممکنات، در غالب موارد با هم اختلاف نظر دارند. ابنسینا به دلیل اعتقاد به قاعدهی الواحد و با تأثر از فکر ارسطویی و نوافلاطونی، نظام سلسله مراتبی صدور را برای پیدایش هستی ترسیم میکند. اما صدرالمتالهین با پذیرش قاعدهی مزبور، با تأثر از عرفا نظام سلسله مراتب وجودی را برای پیدایش هستی ترسیم میکند. واژگان کلیدی: فیض، صدور، تجلی، ابداع.
فهرست اجمالی مطالب |