دانلود پرفروش ترین فایل ها# فورکیا # اینترنت#فایل سل#

فایل های پرفروش فورکیا و اینترنت را دانلود کنید(فایل های در این وبسایت قرار داده می شودکه تضمینی و مطمئن هستن ،اگر غیر از این بود به مدیریت اطلاع دهید)سعی شده فایل های دارای ضمانت معتبر گلچین بشه ولی تصمیم با شماست.موفق باشید
4kia.ir

دانلود پرفروش ترین فایل ها# فورکیا # اینترنت#فایل سل#

فایل های پرفروش فورکیا و اینترنت را دانلود کنید(فایل های در این وبسایت قرار داده می شودکه تضمینی و مطمئن هستن ،اگر غیر از این بود به مدیریت اطلاع دهید)سعی شده فایل های دارای ضمانت معتبر گلچین بشه ولی تصمیم با شماست.موفق باشید

شما در این سایت میتوانید به راحتی بهترین فایل ها که دارای ضمانت می باشند را دانلود کنید(فایل سل،فورکیا،همیار دانشجو و....)
بهترین های اینترنت را در این وب سایت بیابید.
طبقه بندی موضوعی


بررسی تطبیقی مسئله‌ی فیض از دیدگاه ابن ‌سینا و صدرالمتالهین WORD

بررسی تطبیقی مسئله‌ی فیض از دیدگاه ابن ‌سینا و صدرالمتالهین WORD

 چکیده

مسئله‌ی فیض یکی از مباحث مهم فلسفی است که در فرهنگ و علوم اسلامی مورد توجه و نظریه‌پردازی اندیشمندان قرار گرفته است. مسائلی که خاستگاه طرح نظریه‌ی فیض تلقی می‌شوند عمدتاً به نحوه‌ی ارتباط بین مبدأ متعال و ماسوای او باز می‌گردند. البته غرض از طرح نظریه‌ی فیض توضیح نحوه‌‌ی بر آمدن کثرت از وحدت است، اما غرض اصلی نظریه‌ی فیض توضیح چگونگی فاعلیت وجودی است؛ یعنی تحقق نحوه‌ا‌ی برتر از علیت، ورای علل طبیعی و تحریکی و معدّ، در قالب علیت وجودی که آن را صدور یا فیض نامیده‌اند.

این مورد از مهم‌ترین وجوه مشخص مکتب فکری ابن‌سینا و صدرالمتالهین محسوب می‌شود. ابن‌سینا در این زمینه با طرح مباحثی چون تمایز وجود و ماهیت در ممکنات و عینیت آن‌ها درخداوند و نیز تمایز بین حادث ذاتی و حادث زمانی، خالقیت خدا را که در آراء ارسطو جایگاهی نداشت تبیین روشنی بخشید. اما در فلسفه‌ی ابن‌سینا فاعلیت وجودی به معنی اقتران وجودی دو امر مباین است؛ یعنی دو طرف نسبت (علت و معلول) در دیدگاه فوق دارای استقلال وجودی از هم هستند که از آن به تعبیر به اضافه‌ی مقولی می‌شود و به دلیل مغایرت وجود ممکن با واجب در این دیدگاه وجود ممکن رابطی تلقی می‌شود. هم‌چنین به دلیل رسوخ لحاظ استقلالی به ماهیت در این دیدگاه، بر امکان ماهوی به عنوان مناط احتیاج به علت تاکید می‌شود. صدرالمتالهین در این زمینه، علاوه بر پذیرش بدوی موضع رسمی ابن‌سینا مبنی بر امکان وقوع فاعلیت وجودی و فیض، در تحلیل و تعمیق و تدقیق پیرامون مفهوم فیض و فاعلیت الهی و تبیین ویژگی‌های فیض و نحوه‌ی رابطه‌ی حق با خلق کوشیده و با توجه به امکان فقری و وجود رابط و طرح اصطلاح اضافه‌ی اشراقیه سعی در ایضاح بیشتر محل بحث نموده است. اما در انتها به قولی عمیق‌تر و دقیق‌تر، یعنی نظریه‌ی تجلی و ظهور در نحوه‌ی فاعلیت حق رسیده که از آن می‌توان به فاعلیت ظهوری یاد نمود.

در پژوهش حاضر آراء ابن‌سینا و صدرالمتالهین در باب مسئله‌ی فیض و فاعلیت وجودی، احکام و توالی آن از جمله چگونگی صدور موجودات، بررسی و مقایسه شده است. این دو فیلسوف، علاوه بر اتفاق نظر در جواز فاعلیت وجودی و اعطای وجود بر پدیده‌ها و ممکنات، در غالب موارد با هم اختلاف نظر دارند. ابن‌سینا به دلیل اعتقاد به قاعده‌ی الواحد و با تأثر از فکر ارسطویی و نوافلاطونی، نظام سلسله مراتبی صدور را برای پیدایش هستی ترسیم می‌کند. اما صدرالمتالهین با پذیرش قاعده‌ی مزبور، با تأثر از عرفا نظام سلسله مراتب وجودی را برای پیدایش هستی ترسیم می‌کند.

واژگان کلیدی: فیض، صدور، تجلی، ابداع.

 

 فهرست اجمالی مطالب

مقدمه .............1

کلیات تحقیق ..................... 6

بخش اول: بیان مفاهیم و سیر تاریخی نظریه‌ی فیض

فصل اول: بیان مفاهیم ................. 14

فصل دوم: سیر تاریخی نظریه‌‌ی فیض ..... 28

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری بخش اول ......... 61

بخش دوم: دیدگاه ابن‌سینا درباره‌ی‌ مسئله‌ی فیض و صدور

فصل اول: اصول اساسی ابن‌سینا در مسئله‌ی فیض و صدور ......... 64

فصل دوم: تبیین دیدگاه ابن‌سینا در فیض و فاعلیت وجودی ........... 82

فصل سوم: تبیین کیفیت صدورکثرت از وحدت از دیدگاه ابن‌سینا ...... 129

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری بخش دوم ............153

بخش سوم: دیدگاه صدرالمتألهین درباره‌ی مسئله‌ی فیض

فصل اول: اصول و مبانی صدرالمتألهین در مسئله‌ی فیض ..............158

فصل دوم: تبیین دیدگاه ملاصدرا در فیض و فاعلیت وجودی .......................211

فصل سوم: احکام و توالی نظریه‌ی فیض در حکمت متعالیه ...................266

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری بخش سوم .......326

نتیجه‌گیری نهایی................332

کتاب‌نامه....................................................352

 

 مقدمه

مسئله‌ی فیض یکی از مباحث مهم فلسفی است که در فرهنگ و علوم اسلامی مورد توجه و نظریه پردازی اندیشمندان قرار گرفته است. مسائلی که خاستگاه طرح نظریه‌ی فیض تلقی می‌شوند عمدتاً به نحوه‌ی ارتباط بین مبدأ متعال و ماسوای او یعنی در زمینه‌ی ارتباط بین وحدت با کثرت، مجرد با مادی، قدیم با حادث، ثابت با متغیر، عالم با معلوم، مرید با مراد و ... باز می‌گردند. البته غرض از طرح نظریه‌ی فیض توضیح نحوه‌ی برآمدن کثرت از وحدت است، اما غرض اصلی نظریه‌ی فیض توضیح چگونگی فاعلیت وجودی است؛ یعنی تحقق نحوه‌ا‌ی برتر از علیت ورای علل طبیعی و تحریکی و معدّ، در قالب علیت وجودی که آن را صدور یا فیض (emanation) نامیده‌اند. البته طرح و بسط مسئله‌ی فاعلیت وجودی مشخصاً در قالب مفهوم فیض حاصل نوعی نگرش وجودی به عالم است که با نگرش یونانی چندانی قرابتی ندارد. این مورد از مهم‌ترین وجوه مشخص مکتب فکری ابن‌سینا و صدرالمتالهین محسوب می‌شود یعنی هر دو در جواز فاعلیت وجودی به معنی آفرینش هستی و اعطای وجود به پدیده‌ها و ممکنات هم عقیده هستند.

ابن‌سینا در این زمینه با طرح مباحثی چون تمایز وجود و ماهیت در ممکنات و عینیت آن‌ها در خداوند و نیز تمایز بین حادث ذاتی و حادث زمانی، خالقیت خدا را که در آراء ارسطو جایگاهی نداشت تبیین روشنی بخشید. اما در فلسفه‌ی ابن‌سینا، فاعلیت وجودی یعنی اقتران وجودی دو امر مباین به گونه‌ای که یکی وابسته به دیگری باشد. نکته بارز در این تحلیل تاکید بر تباین و جدایی فاعل و معلولش است. یعنی دو طرف نسبت (علت و معلول) در دیدگاه مزبور، دارای استقلال وجودی از هم هستند که از آن تعبیر به اضافه‌ی مقولی می‌شود. چون در این دیدگاه به دلیل اعتقاد به تباین وجودات، برای ممکن وجودی مغایر با وجود واجب تعالی در نظر گرفته می‌شود، در نتیجه وجود ممکن رابطی تلقی می‌شود. و به دلیل رسوخ لحاظ استقلالی به ماهیت که در این دیدگاه درباره‌ی علیت ایجادی رخ داده بر امکان ماهوی به عنوان مناط احتیاج به علت تاکید می‌شود. بدین‌ترتیب در فلسفه‌ی ابن‌سینا، همان‌طورکه برای سایر اشیاء وجود اثبات می‌کنیم برای حق تعالی نیز وجودی اثبات می‌کنیم. البته با این تفاوت که وجود حق تعالی قائم به ذات و لایتناهی و ازلی و ابدی است و وجود اشیاء قائم به وجود واجب تعالی و ناشی از او و محدود و حادث است، اما در اصل حقیقت وجود، تفاوتی میان ذات واجب و سایر اشیاء نیست.

صدرالمتالهین در این زمینه، علاوه بر پذیرش بدوی موضع رسمی ابن‌سینا مبنی بر امکان وقوع فاعلیت وجودی و فیض، براساس مبانی خاص خود از جمله اصالت وجود و تشکیک آن، در تحلیل و تعمیق و تدقیق پیرامون مفهوم فیض و فاعلیت الهی و تبیین ویژگی‌های فیض و نحوه‌ی رابطه‌ی حق با خلق کوشیده و با توجه به امکان فقری و وجود رابط و طرح اصطلاح اضافه‌ی اشراقیه سعی در ایضاح بیشتر محل بحث نموده است.

طبق این جهان بینی، ماسوای واجب در واقع امر و به لحاظ تحلیل وجودی شأن، استقلال و نفسیتی از خود ندارند و تنها به عنوان نوعی ربط به علت قابل لحاظ هستند و ذاتی جز همین ارتباط ندارند و از این حیث می‌توان آن‌ها را وجود حرفی نامید. به عبارت دیگر، طبق دیدگاه صدرا در جریان علیت و فاعلیت وجودی سه بخش موجد، ایجاد و موجود یا مبدِع ابداع و مبدَع و مانند آن در کار نیست، بلکه موجود مفاض عین فیض است و تنها حقیقتی که دو بخش مفیض و فیض را به عنوان ربط به مفیض دارد، مطرح است. بنابراین، در دیدگاه مزبور ارتباط علت با معلول به قدری عمیق و حیاتی است که از آن می توان به «ارتباط وجودی» نام برد که در آن غنی به فقیر وجود می‌بخشد و فقیر از غنی هستی می‌گیرد، به طوری که اگر بخشش وجود از ناحیه‌ی غنی به سوی فقیر لحظه‌ای متوقف شود، کیان و هستی فقیر به مخاطره می‌افتد. بنابراین، مخلوقات جهان به سبب فقر وجودی و نیاز ذاتی همواره به افاضه‌ی وجود از ناحیه‌ی فیاض علی‌الاطلاق محتاج هستند.

البته صدرالمتالهین در انتها به قولی عمیق‌تر و دقیق‌تر، یعنی نظریه‌ی تجلی و ظهور در نحوه‌ی فاعلیت حق رسیده که از آن می‌توان به فاعلیت ظهوری یاد نمود. بر طبق آن اشیاء نه معلول حق، بلکه تجلی و نمایش و ظهور اسماء و صفات حق تعالی هستند. لذا رابطه‌ی علیت بین حق تعالی و ماسوی ا... به رابطه‌ی ظاهر و مظهر بدل می‌گردد.

در پژوهش حاضر آراء ابن‌سینا و صدرالمتالهین در باب مسئله‌ی فیض و فاعلیت وجودی احکام و توالی آن از جمله چگونگی صدور موجودات از واجب بررسی و مقایسه می‌شود. این دو فیلسوف، علاوه بر اتفاق نظر در جواز فاعلیت وجودی و اعطای وجود به پدیده و ممکنات در غالب موارد با هم اختلاف نظر دارند. جدای از اختلافاتی که در این زمینه برشمردیم، ابن‌سینا به دلیل اعتقاد به قاعده‌ی الواحد و با تأثر از فکر ارسطویی و نوافلاطونی نظام سلسله مراتبی صدور را برای پیدایش هستی ترسیم می‌کند، اما صدرالمتالهین با پذیرش قاعده‌ی مزبور، با تأثر از عرفا نظام سلسله مراتب وجودی را برای پیدایش هستی ترسیم می‌کند.

اثر حاضر مشتمل بر سه بخش است: در بخش اول به بیان مفاهیم و سیر تاریخی نظریه‌ی فیض می پردازیم. چون در بررسی هر موضوع توجه به برخی مفاهیم که نقش کلیدی را در معرفی موضوع ایفا می‌کنند اهمیت به سزایی دارد، در همین راستا ابتدا برخی از مفاهیم که در فصول مختلف این پژوهش نقش بنیادی را در ارتباط با موضوع دارند انتخاب گردیده و تعریف می‌شوند. در ادامه، نگارنده برای دستیابی به ابعاد مختلف نظریه‌ی فیض در فلسفه‌ی ابن‌سینا و صدرالمتالهین و نیز استنتاج تحولاتی که در این نظریه‌ی رخ داده به سیر تاریخی نظریه‌ی فیض می‌پردازد. بدین جهت، ابتدا نگارنده سیر بحث را در نظام‌های فلسفی یونانی دنبال می‌کند و سپس به سیر بحث در بین فیلسوفان مسلمان می‌پردازد.

نگارنده بخش دوم رساله را به دیدگاه ابن‌سینا در مسئله‌ی فیض اختصاص خواهد داد. برای دستیابی به این مقصود ابتدا اصول اساسی ابن‌سینا در این مسئله روشن می‌شود. و سپس به تبیین مسئله‌ی فیض و فاعلیت وجودی براساس اصول ذکر شده پرداخته می‌شود و در ادامه، تبیین صدور کثرت از وحدت از دیدگاه ابن‌سینا (که در این زمینه متاثر از هیئت قدیم بطلیموسی که ارسطو بدان تمسک جسته و همین‌طور متاثر از نظریه‌ی صدور و فیض افلوطین می‌باشد) مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد.

در بخش سوم رساله به بررسی دیدگاه صدرالمتالهین درباره‌ی مسئله‌ی فیض پرداخته می‌شود. برای فهم این نظریه در فلسفه‌ی صدرا، ابتدا اصول و مبانی او در این مسئله مورد بحث قرار می‌گیرد. سپس به تبیین مسئله‌ی فیض و فاعلیت وجودی که مهم‌ترین قسمت این بخش محسوب می‌شود با توجه به اصول مزبور پرداخته می‌شود و در ادامه احکام و توالی نظریه‌ی فیض در حکمت متعالیه از جمله ربط وحدت با کثرت، ربط حادث با قدیم، ربط فاعل عالم با معلوم، ربط فاعل مرید با معلول مراد و ... مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. در پایان نیز یک نتیجه‌گیری تطبیقی و مقایسه‌ای بین دیدگاه ابن‌سینا و صدرالمتالهین در باب مسئله‌ی فیض و توابع آن خواهیم نمود.

لازم به ذکر است که در بخش سوم رساله، مباحث تا حدودی به صورت مقایسه‌ای مطرح خواهد شد، یعنی در اکثر مباحث نظریه‌ی صدرالمتالهین با فلاسفه‌ی دیگر از جمله ابن‌سینا، سهروردی، ابن‌عربی و هم‌چنین با نظریه‌ی متکلمین و قدما مقایسه و مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد و در نهایت دیدگاه عرفانی صدرا به عنوان نظریه‌ی نهایی وی از بین نظرات گوناگون انتخاب می‌گردد. با توجه به این مطلب در ادامه‌ی مباحث خود اشاره خواهیم کرد که شارحین آثار صدرالمتالهین از جمله آیت ا... جوادی آملی در شرح حکمت متعالیه خود و سیدجلال‌الدین آشتیانی در شروح و پاورقی‌های خود بر آثار صدرا، تصریح می‌کنند که صدرالمتالهین در اکثر آراء فلسفی خود ابتدا از نظام مشایی آغاز می‌کند و در نهایت به آراء عرفا یا چیزی قریب به آراء آنان می‌رسد. او در مسئله‌ی فیض نیز به همین‌گونه عمل کرده است. او از تحلیل فارابی و ابن‌سینا آغاز می‌کند و در میانه‌ی راه به سهروردی می‌رسد و در نهایت به آراء ابن‌عربی و شارح بزرگ او قیصری می‌رسد و از آنان متأثر می‌گردد. لذا صدرا در طراحی و بنای حکمت خود که آن را حکمت متعالیه نامیده است، از همه‌ی عناصر مفید اندیشه‌های اسلاف خود بهره می‌برد.

البته اگر بخواهیم رابطه‌ی میان نظام‌های قبل از ابن‌سینا و نظام سینوی و نظام‌های میانه و نظام صدرایی را، در پیکره‌ی فلسفه‌ی اسلامی به خوبی تصور کنیم، بهتر است فلسفه را هم‌چون نهالی فرض کنیم که از یونان به جهان اسلام انتقال یافت. این نهال با تلاش فیلسوفان پیش از ابن‌سینا رشد کرد، با تحقیقات ابن‌سینا درخت شد، با مراقبت‌ها و پیرایش‌های فیلسوفان پس از ابن‌سینا تناورتر و کامل‌تر شد و سرانجام با کوشش‌های صدرالمتالهین به کمال قوت و باروری رسید.

بنابراین، فلسفه‌ی اسلامی شبیه یک هویت واحد است که دارای مراحل و مراتبی است که در مجموع روند تکاملی داشته است، مرتبه‌ای از آن فلسفه‌ی یونان است در بدو ورود به فرهنگ اسلامی، مرتبه‌ی دیگر آن نظام‌های فلسفی پیش از ابن‌سینایند، مرتبه‌ی بعد از آن که با تکاملی چشم‌گیر همراه است نظام سینوی است، مراتب پس از آن نظام‌های میانه‌اند که با نقادی‌ها و بررسی‌های خود فلسفه‌ی اسلامی را مستعد کردند تا سرانجام مرتبه‌ای بسیار کامل‌تر، هم‌چون نظام صدرایی برای آن تحقق می‌یابد که از نظر میزان تکامل نسبت به مراتب قبل گویی جهش یافته است.

امید است رساله‌ی حاضر به‌رغم همه‌ی خطاها و نارسایی‌هایی که حتما وجود دارد بتواند حداقل کمکی متواضعانه در جهت آشنا نمودن دانش‌پژوهان با یکی از اساسی‌ترین مسایل هستی‌شناسی باشد.

 

 

کلیات تحقیق

 

الف) طرح موضوع پژوهش

مسئله‌ی فیض یکی از مسائل بسیار مهمی ‌است که به دلیل اهمیت آن در طول تاریخ فلسفه از سوی صاحب‌نظران و اندیشمندان تقریرات گوناگونی از آن ارائه شده است. این اصطلاح برای اولین‌بار در توضیح رابطه‌ی سه اقنوم فلوطین با یکدیگر و به‌وسیله‌ی خود او مطرح شد و توصیف نوعی منشائیت و فرایند پیدایش را دربردارد که در یک‌طرف مشتمل بر اصل کامل متعالی و موجودات نازل‌تری ‌است که در طی روندی از او ناشی شده‌اند و در طرف دیگر، حاصل اشراق و انبثاقی دفعی و غیرزمانی بین آن‌دو می‌باشد. با توجه به این مسئله، فیض نوعی ایجاد است که در طی آن منشأ ایجاد و موجد شیء به حال خود، ثابت باقی مانده و علی‌رغم صدور معلول از آن، با همه‌ی کمالات خود هم‌چنان در وحدت خود ماندگار است. به این معنا که واحد هنگام خلقت موجودات، چنان نیست که در آن‌ها پراکنده یا منتشر شود، یا از ذات خود چیزی کاسته و بدان‌ها بدهد، بلکه در عین حفظ وحدت اصلی‌اش از اطلاق ذاتی خود خارج نشده است. با این‌حال موجودات در تنسیق و سیری منظم از او صادر می‌شوند. مسئله در مورد سایر مبادی وجودی نظیر عقل نیز از این قرار است. فلوطین تشبیهاتی نظیر ارتباط اشعه‌ی خورشید با خورشید، ارتباط آب و چشمه، تصویر و صاحب آن، نفس و صدا، بو با عطر و نور با مبدأ خود را برای تقریب به ذهن ارائه کرده است. به هرحال فیض امری ذاتی بوده و به تعلیل و قصدی زاید نیاز ندارد و نظیر ترشح آب از ظرفی که از پری سرریز شده، از احد می‌تراود. این فیض ازلی و ابدی ‌است و با هیچ زیاده و نقصانی مواجه نمی‌شود. فیض در نهایت به مبدأ خود بازگشت دارد.

پیشینه‌ی نظریه‌ی فیض را در نظریه‌ی بهره‌مندی افلاطون و آرای غنوصیان (گنوسیست‌ها) فلوطرخوس و فیلون یهودی دانسته‌اند، اما بی‌گمان توفیق طرح مدون و روشن آن نصیب نوافلاطونیان و در رأس آن‌ها فلوطین و پس از او پروکلس شده است.

بسیاری از فلاسفه‌ی مسیحی، مسلمانان و یهودی نظریه‌ی فیض را تلقی به قبول و آن را با آرای خود تکمیل و تعدیل کرده‌اند. از مسلمانان فارابی، ابن‌سینا، خواجه‌طوسی و صدرالمتالهین و از مسیحیان اسکات اریگنا، آکویناس و مایستر اکهارت با صبغه‌ای از نظریه‌ی بهره‌مندی افلاطون و از یهودیان ابن‌میمون و صاحب کتاب زهر آن را پذیرفته‌اند. اگرچه برخی دیگر نظیر ابن‌رشد و نیز غالب متکلمان، نظیر غزالی و غالب اشاعره به آن سخت تافته‌اند.

این نظریه سیر تکمیلی خود را به تدریج در فلسفه‌‌ی اسلامی طی نموده و به جواب‌های شایسته و قابل قبولی در برابر شبهات گوناگون دست یافته است که در این میان ابن‌سینا و به‌خصوص صدرالمتالهین سهم به‌سزایی را در تبیین فلسفی این مسئله داشته‌اند. لذا شایسته است دیدگاه هریک در این مسئله بررسی و مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد. برای دست یافتن به این مقصود باید ببینیم فلاسفه‌ی موردنظر تا چه حد در این‌نظریه از فلاسفه و مکاتب فکری فلاسفه‌ی گذشته متاثر بوده‌اند و درچه زمینه‌هایی مطالب ابتکاری ارائه نموده‌اند.

البته دلیل انتخاب ابن‌سینا و صدرالمتالهین در بررسی تطبیقی حاضر در بحث فیض، علاوه بر عمق و غنای فلسفی این دو متفکر، این است که ابن‌سینا معمولاً به‌عنوان نماینده‌ی مکتب مشاء اسلامی محسوب می‌شود و صدرالمتالهین نیز موسس و نماینده‌ی حکمت متعالیه به حساب می‌آید که با بررسی نظریات این دو فیلسوف به‌طور غیرمستقیم دیدگاه تابعان و پیروان این دو مکتب نیز بررسی می‌شود. با توجه به این مطلب در تفسیر و توضیح بیشتر دیدگا‌ه‌های ابن‌سینا و صدرالمتالهین درباب موضوع مورد نظر، از نظریات پیروان، شارحین و حاشیه‌نویسان بر آثار این دو فیلسوف از جمله خواجه‌نصیرالدین‌ طوسی، استاد مطهری، علامه طباطبایی، آیت‌الله جوادی‌آملی و آیت‌الله مصباح‌یزدی و سیدجلال‌الدین آشتیانی و ... در این اثر استفاده خواهد شد.



جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید



نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی