بررسی مبانی تعیینی یا تخییری بودن وجوب نماز جمعه در فقه شیعه و اهل سنت
مقدمه
مهمترین ویژگی احکام اسلام، توجه همزمان
به دنیا و آخرت است. اسلام هم دین عبادت و بندگی است و هم دین سیاست و
دنیاداری. خداوند، تکامل فردی را به حرکتهای جمعی وابسته کرده است. اسلام
این رفتار فردی و جمعی را نهتنها در فکر و نظر پی ریزی کرده، بلکه در عمل
نیز پیوندی ناگسستنی بدانها بخشیده است که نماز جمعه، نمونه ی برجسته ی آن
به شمار می رود.
مؤذن در روز آدینه اهل ایمان را بهسوی
خدا میخواند و نمازگزاران پاک طینت با دلی آکنده از مهر الهی و با کنار
گذاشتن همه ی مظاهر دنیوی، گرد هم میآیند تا به دریای بیکران اتحاد و
معنویت برسند. دین داران با رنگها، نژادها و زبانهای گوناگون، در کنار
هم به سخنان حکمتآمیز امام جمعه گوش فرا میدهند. امام جمعه نیز همانند
دیدهبان و جلوداری امین با فراخواندن آنان به پاکی و پرهیزکاری، راهها و
بی راهههای این دنیای پراشوب را به آنان نشان می دهد. آن گاه همگی بدون
کبر و نخوت نماز جمعه را خالصانه اقامه میکنند. پس از این نماز، جانهای
مؤمنان پاکیزه می گردد و چون آینهای خواهد شد که پرتو جمال یار را در آن
تماشا خواهند کرد.
حال که به یمن پیروزی انقلاب اسلامی این
عبادت الهی هرجمعه در کشور ما برگزار میشود، بر ماست تا با تقویت پیام و
معرفی زوایای ناشناختهی آن، شکر این نعمت را به جای آوریم.
بیشتر مذاهب اسلامی قائل به وجود امام - بعد از پیامبر«صلی الله علیه و آله و سلم»
- نبودهاند و وجود یا اذن سلطان را برای اقامة نماز جمعه شرط نمیدانند؛
لذا در تمام دورانها (چه عصر غیبت و چه عصر حضور امام معصوم) قائل به وجوب
تعیینی نماز جمعه میباشند. اما در بین امامیه مسئله مورد اختلاف است؛
وجوب نماز جمعه میان پیروان امامیه در زمان حضور امام معصوم(ع) - صرف نظر
از تقیه - اجماعی بوده است. در عصر غیبت بین فقهای امامیه در حکم نماز جمعه
اختلاف است؛ برخی آن را واجب تعیینی و بعضی واجب تخییری و عدهای دیگر از
آنان اقامه نماز جمعه را حرام میدانند. محور و مرکز اختلاف در مسئله،
ضرورت وجود امام یا اذن او در اقامه نماز جمعه است. این اختلاف که از وجوب
تا حرمت درباره آن رأی وجود دارد، عوامل متعددی دارد که مهم ترین آنها
ابهام در موضوع اساسی نقش ولایت در حکم نماز جمعه است. از این زاویه، سه
مبنای فقهی وجود دارد:
الف) برخی نماز جمعه را مطلقاً، در عصر
حضور و یا غیبت، از شئون ولایت نمیدانند و اقامه نماز جمعه را مثل دیگر
نمازهای یومیه بینیاز از اذن او میدانند. بنابراین بعضی از بزرگان مانند
شهید ثانی قائل به وجوب تعیینی در عصر حضور و غیبت شدند.