مبانی و مصادیق توکیل ناپذیری ادله اثبات دعوی در حقوق خصوصی ایران
بیان مسئله
هر کس مدعی حقی باشد باید آن را اثبات کند
و مدعی علیه نیز هرگاه در مقام دفاع، مدعی امری شود که محتاج به دلیل باشد
اثبات امر بر عهده او است(ماده 197آیین دادرسی مدنی). اقرار و شهادت و
سوگند از ادله اثبات دعوی به شمار میروند که در ماده 1258 قانون مدنی نیز،
بیان شدهاند.
اقرار عبارتست از اخبار به حقی برای غیر و
به ضرر خود (ماده 1259 قانون مدنی) از این تعریف معلوم میشود که اقرار
مربوط به طرف مدعی علیه است که چون مدعی چیزی را از وی طلب کند، قبول کرده و
بر بدهکاری خویش اعتراف نماید. اقرار اغلب قویتر و مؤثرتر از دلیل است و
چنانکه گفتهاند «سیدالادله» یا «ملکه دلائل» است. در اعتبار و حجیت اقرار
به عنوان یکی از دلایل اثبات دعوی هیچ تردیدی نیست. اثر اقرار آن است که
اقرارکننده ملزم به اقرار خویش میگردد. مثلا کسی که اقرار کند خانهای که
در آن سکونت دارد به زید تعلق دارد ملزم است آن خانه را به زید تسلیم کند.
از بین احادیث، «اقرار العقلا علی انفسهم جائز» که از لسان پیامبر ـ
صَلَّیاللهُعَلَیْهِوَآلِهِوَسَلَّم ـ صادر شده است بهترین مدرک و
مستند قاعده اقرار میباشد. اقرارکننده باید بالغ، عاقل، رشید، حر، معین،
دارای قصد و اختیار باشد.
شهادت نیز به عنوان یکی از ادله اثبات
دعوی، که گاه به گواهی یا بینه خوانده میشود، از جمله ادله اخباری و
اعلامی است که میتوان آن را با اقرار، سوگند و ادعا از یک جنس و جملگی را
از مقوله خبر دانست. بنابراین احتمال صدق و کذب در آنها وجود دارد. با این
تفاوت که اقرار، اخبار به حق غیر و به زیان خویش است، در حالی که شهادت،
اخبار به حق غیر و به زیان دیگری است و این دو از ادعا متمایزند. زیرا،
ادعا، اخبار به حق خویش و به زیان دیگری است.