بررسی مسأله این همانی شخصی بر اساس مبانی ملاصدرا word
بررسی مسأله این همانی شخصی بر اساس مبانی ملاصدرا wordچکیده: بررسی مسأله اینهمانی و سؤال از هویت شخصی از مسائل مهم در فلسفهی نفس است. این سؤال که به لحاظ وجود شناختی چه عاملی موجب تداوم هویت شخصی یک فرد میشود و این که به لحاظ معرفتشناختی این استمرار را با چه شواهد و قرائنی میتوان اثبات کرد از مباحث اساسی در این حوزه به شمار میرود. هرگونه پاسخ به اینگونه سؤالها نتایج و اثراتی در دیگر حوزهها مانند: حقوق، کلام، اخلاق و معاد شناسی خواهد داشت. هرچند بحث اینهمانی شخصی با این عنوان در آثار فیلسوفان مسلمان به ویژه صدرالمتألهین مطرح نبوده است ،اما هویت انسان و چگونگی حفظ آن در کنار تغییرات بدنی از مباحثی است که از سوی آنان مورد توجه بوده و در آثار آنان به ویژه در مبحث معاد مطرح شده است؛ برخی آراء صدرا مانند رابطهی نفس و بدن همچنین حرکت جوهری و تجرد خیال تبیین بهتری از مسأله اینهمانی در اختیار ما مینهد؛ در واقع دیدگاه حرکت جوهری مبنی برحرکت جوهری نفس را باید پاسخی به چگونگی حفظ اینهمانی انسان در کنار این تغییرات لحظه به لحظه برشمارد. صدرا با استناد به حرکت اشتدادی در جوهر ثابت کرد که، نفس از آن جهت که متعلق به بدن مادی است و مجرد تام نیست، نیز مشمول حرکت جوهری اشتدادی است؛ زیرا مقصود از این حرکت این است که واقعیتی که با واژه "من" به آن اشاره میکنیم، واقعیت جوهری ممتدی است که، اجزای فرضی دارد که به نحو پیوسته و متصل یکی پس از دیگری حادث میشوند بهطوری که اولاً: حدوث هر یک، مشروط به زوال قبلی است و ثانیاً همواره جزء حادث کاملتر از جزء زایل است و درجه وجودی برتری دارد.همچنین اعتقاد صدرا مبنی بر اتحادی بودن رابطهی نفس و بدن، تبیین چگونگی اینهمانی انسان ِمرکب از نفس و بدن را ممکن میسازد.
کلمات کلیدی: اینهمانی شخصی- ملاک اینهمانی – نفس - رابطهی نفس و بدن- حرکت جوهری
فهرست مطالب
1-6- هدفها و کاربردهای مورد انتظار از انجام تحقیق 12 3- تاریخچه بحث اینهمانی فردی.. 14 4- شرح حال مختصری از زندگی صدرالمتألهین. 17 5-آراء موثر صدرا در بحث اینهمانی. 19 فصل دوم: مباحث کلیاینهمانی شخصی و بررسی ملاک این همانی بر اساس دیدگاه ملاصدرا23 1- اینهمانی شخصی در مقام اثبات و ثبوت.. 24 4- دیدگاههای مطرحشده درباره اینهمانی فردی.. 27 4-2- قائلان به اینهمانی شخصی 36 4-2-1-1- دلایل قائلان به ملاک بدنی 38 4-2-4- ملاک پیوستگی روان شناختی و نقد آن 46 5- معیار اینهمانی براساس آراء ملاصدرا52 5-1- صدرا جسم را منشأ همه افعال و آثار انسان نمیداند53 5-2-صدرا نوعیت انسان را به نفس نسبت میدهد.54 5-3- صدرا نفس را صورت بدن میداند.55 5-4 -بررسی ملاک بدن و حافظه بهعنوان ملاک اینهمانی از دیدگاه صدرا56 فصل سوم: بررسی براهین اثبات وجود و بقای نفس... 63 3-1- اثبات بقای نفس به طور کلی 74 3-2- اثبات بقای نفس پس از فساد بدن 76 فصل چهارم: اینهمانی و جاودانگی.. 80 1- رابطهی اینهمانی و جاودانگی. 81 2-1-1- جاودانگی انسان در یاد و خاطره ها83 2-1-2- جاودانگی ازطریق ذراری و اعقاب 83 2-1-3- جاودانگی از طریق آثار 83 2-2- جاودانگی شخصی و غیر شخصی 83 2-3- جاودانگی دنیوی و اخروی 84 2-3-2-1- نظریه برانگیختگی ابدان 85 2-3-2-1-1-بررسی مسأله اینهمانی در نظریه برانگیختگی ابدان 90 2-3-2-2- نظریهی جاودانگی در پرتو بدن مثالی 91 2-3-2-3-1- دیدگاه ابن سینا بر مبنای معاد روحانی 93 2-3-2-3-1-1- دیدگاه ابن سینا در مورد مسأله این همانی و جاودانگی 97 2-3-2-3-2- نظریه صدرایی در تبیین معاد جسمانی 100 2-3-2-3-2-1-بررسی مسأله این همانی صدرایی در اثبات معاد جسمانی 108 فصل پنجم: اینهمانی و حرکت جوهری.. 114 2-1 - دلیل منکرین حرکت در جوهر 121 2-2-موضوع در حرکت جوهری بر اساس دیدگاه صدرا123 2-3- اینهمانی و حرکت جوهری:124 3-2 -مراحل و اکوان وجودی نفس 128 3-4 -حرکت جوهری نفس و حل مشکل اینهمانی 132
فصل اول: کلیاتمقدمه
اینهمانی فردی یا هویت شخصی معادل واژهیpersonal Identity ، یکی از مسائل اصلی مورد بحث در فلسفه نفس است.سؤال از اصل و ماهیت انسان و این که چه عاملی باعث میشود فرد از تولد تا زمان مرگش یک شخص باقی بماند و چگونگی تشخیص این استمرار از مباحث مطرح در مسأله اینهمانی شخصی است. سؤال اصلی در اینهمانی شخصی این است که، دلیل منطقی و شرایط کافی برای اینکه فرد P2 در زمان T2 همان شخصP1 در زمان T1 باشد چیست؟ سؤال دیگر این است که با چه شواهد ظاهری یا تجربی و یا احیاناً غیرتجربی ما میتوانیم حکم به اینهمانی شخصی بدهیم؟[1] به چه دلیل، ما همان انسان ده سال قبل هستیم؟ چه دلیلی برای اثبات این ادعا داریم؟ عامل حفظ این وحدت در وجود ما چیست؟ از هنگام تولد تاکنون ظاهر بدن ما و حتی بسیاری از سلولهای بدن ما تغییر کرده است، اما ما باز هم خود را همان فرد گذشته میدانیم. ممکن است در این میان بدن ما دچار تغییرات اساسی هم شده باشد: بهعنوان مثال دست یا پای ما قطع شده باشد، آیا با وجود این تغییرات، ما هنوز همان فرد گذشته هستیم و اینهمانی ما حفظ شده است یا اینکه باید بگوییم ما تنها شبیه به فرد گذشته هستیم. این امر مسلم است که به لحاظ بدنی و ظاهری با فرد گذشته دارای اینهمانی نیستیم، اما آیا این گونه تغییرات باعث میشود که ما فرد دیگری باشیم؟ این سؤالات هرچند ساده به نظر میرسند ، اما سال های متمادی ذهن فیلسوفان نفس را به خود مشغول داشته است. سؤال از اینهمانی فردی و چیستی آن و چگونگی استمرار آن از جمله پرسشهای اساسی و رایج در فلسفه نفس یا ذهن است. فیلسوفان ذهن پاسخهای متفاوتی به این گونه سؤالات دادهاند ، اما آن چه مسلم است چگونگی دیدگاه آنان در باب حقیقت انسان تأثیر مستقیمی بر تبیین آنان از مسأله ی اینهمانی دارد؛ بهعنوان مثال: تجربهگرایان و کسانی که حقیقت انسان را تنها به یک جوهر مادی تحویل میبرند، عامل حفظ هویت فردی انسان را بدن مادی یا یکی از اجزای آن نظیر: مغز نسبت دادهاند ، اما در مقابل کسانی که حقیقت انسان را جوهری غیرمادی میدانند این استمرار را در نتیجه ی استمرار یک جوهر غیرمادی یا همان نفس تلقی میکنند به گونه ای که برخی مانند ابن سینا و دکارت تمام حقیقت و اینهمانی انسان را چه در حیات دنیوی و هم در حیات اخروی بر اساس همین نفس مجرد تبیین می کنند ، اما دوگانه انگارانی مانند: ملاصدرا با دیدگاه ویژه خود در باب رابطه نفس و بدن این همانی انسان را در پرتو نفس و بدن هر دو ممکن می سازد. در مقابلِ دیدگاه قائلان به اینهمانی شخصی، بعضی فیلسوفان استمرار هویت فردی یا وجود یک خود مستمر را نوعی توهم به شمار آوردهاند. از نظر آنان این تنها یک تخیل است که ما فکر میکنیم، انسانی را که اکنون میبینیم همان انسان چند لحظه قبل یا انسان چند سال پیش است؛ درست مانند خانهای که ما در مورد آن بگوییم این خانه همان خانه پنجاه سال قبل است. از نظر آنان ما هر لحظه با انسانی جدید یا خانهای جدید مواجه هستیم که تنها شبیه به آن انسان گذشته یا خانه گذشته است. این خطای ذهن انسان است که با مشاهده این تصاویر مستمر و شبیه به هم، چنین وحدتی را توهم میکند. نکتهی قابل توجه این است که مسأله ی هویت شخصی، تنها دغدغهی فیلسوفان ذهن نیست بلکه، این بحث ارتباط تنگاتنگی با سایر حوزههای علم نظیر: علم اخلاق، حقوق و کلام دارد. با اعتقاد به وجود یک خود مستمر در وجود انسان است که میتوان انسانها را به لحاظ اخلاقی و حقوقی مسئول کارهای گذشتهشان دانست؛ باور به چنین استمراری موجب مجازات مجرم حتی پس از سالیان دراز میشود. همچنین مسأله ی هویت شخصی در مباحثی مانند: جاودانگی، چگونگی حیات پس از مرگ، عذاب و پاداش نقش اساسی ایفا میکند، بدون بیان دقیق چگونگی استمرار فرد انسان در حیات پس از مرگ، هیچ یک از این آموزهها قابل توضیح و تبیین عقلانی نیست. با توجه به اهمیت بحث اینهمانی شخصی، این پایان نامه به بررسی این مسأله در آراء یکی از مشاهیر فلسفه اسلامی؛ یعنی ملاصدرا پرداخته است. مباحث این پایان نامه در پنج فصل تدوین گردیده است؛ پس از بیان کلیات در فصل اول، فصل دوم را بهطور کلی به بررسی مسأله اینهمانی، دیدگاه منکران و معتقدان به آن اختصاص دادهایم؛ همچنین در پایان این فصل سعی شده معیار اینهمانی بر اساس آراء صدرا بیان گردد. ادامهی بحث اینهمانی شخصی از دیدگاه صدرا بر بحث اثبات نفس و بررسی چگونگی جاودانگی آن، متوقف است؛ به همین دلیل فصل سوم به بررسی دلایل اثبات نفس و جاودانگی آن در حیات پس از مرگ اختصاص دادهشده است. فصل چهارم پایاننامه به رابطهی میان جاودانگی و اینهمانی و دیدگاههای مختلف دراینباره میپردازد. ازآن جا که انسان شناسی صدرا بر دیدگاه او در باب حرکت جوهری استوار است، فصل آخر را به بررسی اینهمانی و مسأله حرکت جوهری اختصاص دادهایم تا مشخص گردد آیا دیدگاه صدرا مبنی بر تغییر لحظه به لحظه نهاد طبیعت با دیدگاه اینهمانی انسان و حفظ هویت او در طول زمان سازگاری دارد یا نه؟ 1- طرح کلی تحقیق1-1- تبیین موضوعانسان تغییرات مادی جهان پیرامونش را، همچنین تغییرات شدید و اضمحلال بدن مادی خود را بهوضوح درک و دریافت میکند؛ ازاینرو، سؤال از اینهمانی برای هر انسانی در طول زمان مطرح است. این سؤال که حقیقت وجودی من با وجود تغییرات شدید مادی و بدنی چیست؟ و چه عاملی باعث میشود که باوجود این تغییرات، من خودم را انسان واحدی بدانم؟ سؤال اصلی در بحث اینهمانی است. دانشمندان غربی به ویژه جان لاک به وضوح و آشکار، در آثار خود به نقد و بررسی ملاک اینهمانی انسان پرداختهاند و برای آن ملاکهای گوناگونی ارائه دادهاند. در میان فیلسوفان غربی اولین کسی که با دغدغه ی فلسفی بهطور مستقل به این بحث پرداخته است، فیلسوف تجربی مسلک انگلیسی جان لاک بوده است. او اولین باراین بحث را در اثر معروفش به نام Concerning human understandingمطرح کرد؛ بعد از لاک، نظریات مختلفی توسط فیلسوفان غربی بهعنوان معیار اینهمانی مطرح شد. هیوم دیدگاه لاک را نقد کرد و درنهایت منکر اینهمانی شخصی گردید. برخی فیلسوفان نیز مانند: فلو و هاسپرس هویت شخصی را در حد بدن مادی دانسته و قائل به ملاک بدنی برای آن شدند. عدهای نیز مسأله هویت شخصی را فراتر از امر مادی و بدن قلمداد کرده و دیدگاههای فراحسی را برای آن برگزیدهاند. در هر صورت بحث اینهمانی شخصی با این عنوان در آثار فلاسفه اسلامی مطرح نبوده است؛ ، اما به هر حال بحث از حفظ هویت شخصی انسان در کنار تغییرات بدنی از دغدغههای مورد بحث در آثار فلاسفه اسلامی است، بهگونهای که گاه این امر؛ یعنی استمرار هویت شخصی با وجود تغییرات و فساد تدریجی بدن را، یکی از دلایل اثبات نفس عنوان کردهاند. در ضمن، این بحث؛ یعنی اینهمانی فردی از مباحثی است که در ذیل بحث معاد در آثار فلاسفه اسلامی مطرح شده است. درهرصورت در حال حاضر بیشتر مباحث پیرامون اینهمانی ترجمه ی مباحث مطرح در فلسفه غرب است و بررسی چندانی پیرامون این بحث در آثار فلاسفه اسلامی صورت نگرفته است. 1-2-سؤال های تحقیق1- اینهمانی شخصی و ملاک آن بر اساس مبانی صدرا چگونه تبیین می شود؟ 2- با توجه به دیدگاه ویژه ی صدرا در باب بدن انسان، میتوان معیار اینهمانی از نظر وی را، نفس و بدن دانست؟ 3- مبانی انسان شناسی و وجود شناسی صدرایی اینهمانی انسان را در طول زمان و در حیات پس از مرگ توجیه می کند؟ 1-3-فرضیه های تحقیق1- اینهمانی شخصی از دیدگاه صدرا همان نفس است که در دو ساحت نفس و بدن ظهور می یابد. 2- هر چند نظر صدرا در باب معیت ذاتی و همیشگی نفس و بدن اینهمانی انسان مرکب از نفس و بدن را به خوبی تو جیه می کند ، اما به هر حال او ملاک اینهمانی را اولا ًو بذات به نفس نسبت می دهد و اینهمانی بدن را در پرتو اینهمانی نفس تبیین می کند. 3- مبانی فلسفی صدرا مانند: رابطه ی اتحادی نفس و بدن، حرکت جوهری و تجرد خیال و عوالم تشکیکی وجود، دیدگاه وی در رابطه با اینهمانی شخصی را به خوبی تبیین و توجیه می کند. 1-4-سابقه و پیشینه تحقیقکتب و مقالات متعدد انگلیسی مربوط به بحث اینهمانی موجود است که از آن میان میتوان به کتابهای Personal Identityاثر ریچارد سویین برن و سیدنی شوماخر؛ همچنینPersonal Identityاثر هارولد نونان اشاره کرد. اما تاکنون کتاب و پایاننامه مستقلی در باب اینهمانی شخصی به زبان فارسی یافت نشده است، هرچند که در کتب متعدد فارسی بخش هایی به این بحث اختصاص یافته است که از آن میان میتوان به کتابهای جاودانگی اثر رضا اکبری و حیات جاودانه از آقای امیر دیوانی اشاره کرد. از میان کتب ترجمه شده هم کتاب مبانی مابعدالطبیعه بروس آونی و عقل و اعتقاد دینی اثر مایکل پترسون و دیگران قابل ذکر است. همچنین مقالات کمی که بهصورت مستقل به این بحث پرداخته شده باشند، یافت شده است از آن میان میتوان به مقاله هویت شخصی نگاهی به چند رویکرد رایج از آقای حسین شیخ رضایی و اینهمانی شخصی از مرتضی شاهرودی و وحیده فخر نوقانی اشاره کرد. به همین دلیل اختصاص پایاننامهای مستقل به موضوع اینهمانی کاری جدید در این حوزه است، همانطور که اشاره گردید تاکنون مسأله اینهمانی در آثار فلاسفه مسلمان مورد بررسی و نقد صورت قرار نگرفته است؛ ازاینرو بررسی این مسأله در آراء ملاصدرا از نوآوریهای این پایاننامه است. 1-5- ضرورت انجام تحقیقمسأله اینهمانی فردی از مباحث بسیار مهم در فلسفه نفس است. بررسی این بحث نتایج بسیار گسترده و مهمی در سایر مباحث نظیر بحث جاودانگی، چگونگی حیات پس از مرگ، اخلاق و بسیاری از عقاید دینی مانند: عذاب و پاداش اخروی دارد. بهگونهای که با انکار اینهمانی فردی یا یک خود مستمر در وجود انسان، اعتقاد به بسیاری عقاید دینی مانند: معاد ، عذاب و پاداش اخروی امری محال به نظر میرسد. در سایه اثبات اینهمانی فردی و حضور یک خود مستمر در وجود انسان، بسیاری از عقاید دینی و حتی مسائل حقوقی در این جهان قابل بحث است؛ ازاینرو بررسی مسأله اینهمانی فردی و یافتن ملاکی برای آن و گشودن مسائل مبهم آن، میتواند ما را در تبیین بهتر این مسائل یاری دهد. 1-6- هدفها و کاربردهای مورد انتظار از انجام تحقیقیکی از اهداف اصلی این تحقیق شناخت مسأله اینهمانی و ملاک و معیار آن از دیدگاه فلسفه اسلامی و به ویژه یکی از مشاهیر فلسفه اسلامی ملاصدرا است که علاوه بر تعیین نظریه حق بتوان با استناد به آن به سایر نظریه ها و دیدگاه ها پاسخ داد. هم چنین طرح مسأله اینهمانی در فلسفه اسلامی سبب غنا بخشیدن و تقویت مباحثی چون معاد جسمانی و جاودانگی انسان خواهد شد 1-7-روش تحقیقاین پایاننامه به روش کتابخانهای تدوین شده است. کلیه مباحث از میان کتابهای متعدد فارسی و چند کتاب انگلیسی، گاه بعضی سایتها و مقالات که عموماً با بحث اینهمانی در ارتباط بوده اند تهیه گردیده است. لازم به ذکر است رویکرد تحقیق در این پایان نامه به روش تحلیلی بوده است.
[1]- Shoemaker, S. & Swinburne, R., (1984) Personal Identity, Oxford: Blackwell, P:3
جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید |